12/ 39 اى دوباشندگان زندان آيا معبودان پراگنده بهتراند يا خدائى يكتائى غالب (39) 12/ 40 عبادت نمىكنيد بجز خدا مگر نامهاى چند را كه مقرر كردهايد آن را شما و پدران شما مقرر كردهاند نفرستاده است خدا بر آنها هيچ دليل نيست فرمانبردارى مگر خدا را فرمود كه عبادت مكنيد مگر خودش را اينست كيش درست و ليكن بيشتر مردمان نمىدانند (40) 12/ 41 اى دوباشندگان زندان اما يكى از شما پس بنوشاند مولاى خود را شراب اما آن ديگر پس بردار كرده شود پس بخورند مرغان از سر او فيصل كرده شد كارى كه در وى سؤال مىكنيد (41) 12/ 42 و گفت يوسف بشخصى كه دانسته بود كه خلاصىيابنده است از ان دو كس ياد كن مرا نزديك مولاى خود پس شيطان فراموش گردانيد از خاطر وى كه ياد كند پيش مولاى خود