responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : صلواتى، محمود    جلد : 1  صفحه : 55


38. آنجا بود كه زكريّا پروردگارش را خواند، گفت: پروردگارا مرا از سوى خود فرزندانى نيكو عطا فرما، كه تو شنواى دعايى همواره.
39. پس فرشتگان او را هنگامى كه در محراب به نماز ايستاده بود ندايش دادند كه خداوند تو را به يحيى‌- كه تصديقگر كلمه خدا [/ عيسى‌] و بزرگوار و خويشتن بان و از شايستگان است- مى‌دهد مژده.
40. گفت: پروردگارا، چگونه مرا پسرى تواند بود، با آنكه پيرى‌ام سر رسيده و زنم نازاست! گفت: خدا انجام مى‌دهد هر چه را خواهد، بدين‌گونه.
41. گفت: پروردگارا، برايم نشانه‌اى نِهْ، گفت: نشانه‌ات اين است كه سه روز با مردم سخن نگويى مگر به اشاره؛ و پروردگارت را ياد كن گسترده، و به پاكى ستاى او را آنگاه كه خورشيد غروب كرده است و آنگاه كه دميده.
42. و هنگامى را [به ياد آور] كه فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند تو را برگزيده و پاك گردانده و تو را بر زنان جهانيان برترى داده.
43. اى مريم! پروردگارت را پرستش كن، و با نمازگزاران باش در ركوع و سجده.
44. اين از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مى‌كنيم، و تو نزدشان نبودى آنگاه كه براى سرپرستىِ مريم تيركهاى قرعه‌شان را مى‌افكندند و نزدشان نبودى آنگاه كه با يكدگر مى‌كردند ستيزه.
45. و آنگاه را كه فرشتگان گفتند: اى مريم! خدا تو را به كلمه‌اى از خود، كه نامش مسيح، عيسى پسر مريم است، و در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان است، مى‌دهد مژده.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : صلواتى، محمود    جلد : 1  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست