نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : صلواتى، محمود جلد : 1 صفحه : 585
1. چهره درهم كشيد و بگرداند رو را، 2. چون كه به نزدش آمد آن نابينا؛ 3. و چه دانى شايد كه شود پارسا، 4. يا پند پذيرد، و پند سود دهد او را. 5. امّا كسى كه مىباشد از توانگرها، 6. تو به او مىدهى بها؛ 7. با آنكه بر تو باكى نيست كه نگيرد پروا. 8. امّا آنكه به نزد تو آمد پويا، 9. و مىترسيد [از خدا]، 10. تو نسبت به اويى بىاعتنا! 11. زنهار! اين [قرآن] كتابى است پند دهنده، 12. براى هر كه باشد پندگيرنده؛ 13. در برگ نوشتههايى گرانمايه؛ 14. بلند رتبه و پاكيزه، 15. به دستِ فرشتگانى نويسنده، 16. بزرگوارانى شايسته. 17. مرگ بر انسان، تا كجاست كفران پيشه! 18. [خدا] او را از چه آفريده؟ 19. او را از نطفه آفريده، آنگاه به اعتدال درآورده، 20. آنگاه راهش را هموار فرموده، 21. آنگاه او را ميرانده، و به گورش درآورده، 22. آنگاه هر زمان خواهد او را مىكند زنده، 23. هرگز! هنوز آنچه را فرمانش داده به جاى نياورده! 24. پس نيك بنگرد انسان بدانچه براى خوراكش آماده گرديده: 25. ما آب را فرو ريختيم قطره قطره از بالا؛ 26. آنگاه زمين را شكافتيم، شگفت افزا؛ 27. آنگاه در آن رويانديم: دانهها، 28. انگور و سبزىها، 29. زيتون و نخلها، 30. انبوهِ باغها، 31. و ميوه و مرغزارها، 32. تا بهرهاى باشد براى شما و دامهاىِ شما. 33. پس چون فرا رسد آن فريادِ گوش خراشنده، 34. روزى كه آدمى است از برادرش گريزنده، 35. و از مادر و پدرش [كه وى را به جان پرورده]، 36. و از همسر و فرزندش، [كه عمرى در خدمتشان بوده]، 37. هركس را آن روز، كارى است بسنده. 38. چهرههايى است آن روز درخشنده. 39. خندان و نويد دهنده. 40. و چهرههايى است آن روز غبار گرفته، 41. در تيرگى فرو رفته؛ 42. اينانند همان ناسپاسان گنه پيشه.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : صلواتى، محمود جلد : 1 صفحه : 585