نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 126
از روزى بترسيد كه خدا پيامبران را جمع ميكند و به آنان مىگويد: مردم در برابر دعوت شما چه جوابى به شما دادهاند؟ آنان مىگويند: ما چيزى نمىدانيم تو خود از تمام اسرار آگاهى. (109) هنگامى كه خدا به عيسى بن مريم گفت: نعمتهايى كه بر تو و مادرت بخشيدم بياد آور، زمانى كه تو را بوسيله روح القدس نيرو بخشيدم كه در گهواره و بهنگام بزرگى با مردم سخن مىگفتى و زمانى كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل تعليم دادم و زمانى كه به اذن من از گل شكلى شبيه پرنده ميساختى و در آن مىدميدى و به اذن من پرنده زنده ميشد و كور مادرزاد و مبتلايان به بيمارى جذام را به اذن من شفا مىدادى و مردگان را به امر من زنده ميكردى و زمانى كه قوم اسرائيل را از آسيب رساندن به تو باز داشتيم. در آن هنگام كه دلايل روشن براى آنان آوردى. گروهى از كافران آنها گفتند: اينها جز سحرى آشكار نيست. (110) و هنگامى كه بحواريون وحى فرستاديم كه به من و فرستاده من ايمان بياوريد. آنان گفتند: ما ايمان آورديم. گواه باش كه ما تسليم فرمان پروردگاريم. (111) زمانى كه حواريون گفتند: يا عيسى بن مريم، آيا پروردگار تو مىتواند مائدهاى (خوان طعامى) براى ما از آسمان نازل كند؟ او گفت: از خدا بترسيد اگر شما ايمان داريد. (112) گفتند: ما (نظر سويى نداريم) مىخواهيم از آن بخوريم و قلبمان مطمئن گردد و بدانيم كه به ما راست گفتهاى و بر آن گواه باشيم. (113)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 126