نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 228
54 ما جز اين نمىگوييم كه يكى از خدايان ما به تو آسيبى رسانده است [1]؛ گفت: من خداوند را گواه مىگيرم و (شما نيز) گواه باشيد كه من از شركى كه در برابر او [2] مىورزيد، بيزارم ... 55 از اين روى همه هر نيرنگى داريد در برابر من بهكار بريد و به من مهلت ندهيد. 56 من به خداوند- پروردگار خويش و پروردگار شما- توكل كردهام؛ هيچ جنبندهاى نيست مگر كه او بر هستيش چيرگى دارد؛ به راستى پروردگار من بر راهى راست است. 57 پس اگر (هم) رو بگردانيد من آنچه را كه براى آن به سوى شما فرستاده شدهام به شما رساندهام و خداوند قوم ديگرى جز شما را جانشين خواهد كرد و به او هيچ زيانى نمىرسانيد، بىگمان پروردگار من نگاهبان همه چيز است. 58 و چون «امر» ما در رسيد هود و مؤمنان همراه او را به بخشايشى از خويش رهانديم و آنان را از عذابى سخت رهايى بخشيديم. 59 و اين (قوم) عاد بودند كه به آيات پروردگارشان انكار ورزيدند و از پيامبران وى سرپيچيدند و از فرمان هر گردنكش [3] ستيهنده [4] پيروى كردند. 60 و در اين جهان و در روز رستخيز، لعنتى پيگيرشان شده است؛ آگاه باشيد كه بىگمان (مردم) عاد به پروردگارشان كفر ورزيدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود! 61 و به سوى (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستاديم)، گفت: اى قوم من! خداوند را بپرستيد كه خدايى جز او نداريد، او شما را از زمين پديدار كرد و شما را در آن به آبادانى گمارد پس، از او آمرزش بخواهيد سپس به درگاه وى توبه كنيد كه پروردگار من، پاسخ دهندهاى است نزديك. 62 گفتند: اى صالح! بىگمان پيش از اين در ميان ما مايه اميد بودى، آيا ما را از پرستيدن آنچه پدرانمان مىپرستيدند باز مىدارى؟ و به راستى نسبت به آنچه ما را بدان مىخوانى در دو دلى گمانانگيزى هستيم. [1]. در اصل: برخى از خدايان ما/ يعنى خدايان ما، عقلت را زائل كردهاند/ اعتراء: به كسى رسيدن- مصادر اللغة، ص 279. [2]. ترجمه اين دو كلمه [- من دونه] از آيه بعد به اين آيه آورده شد، زيرا آيه 54 و 55، موقوف المعانىاند. [3]. جبّار- 1. گردنكش 2. (براى خداوند): كامشكن- فرهنگ تازى به پارسى، ص 245. [4]. عنيد: ستيهنده- فرهنگ ترجمه و قصههاى قرآن، ص 259.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 228