نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 256
6 و (ياد كن) آنگاه را كه موسى به قوم خود گفت: نعمت خداوند را بر خويش به ياد آوريد هنگامى كه شما را از فرعونيان رهايى داد كه عذابى سخت را به شما مىچشاندند و پسرانتان را سر مىبريدند و زنانتان را زنده مىنهادند و در آن آزمونى سترگ از سوى پروردگارتان بود. 7 و (ياد كن) آنگاه را كه پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشيد به يقين بر (نعمت) شما مىافزايم و اگر ناسپاسى كنيد بىگمان عذاب من سخت است. 8 و موسى گفت: اگر شما و همه آنان كه بر روى زمينند كافر شويد بىگمان خداوند، بىنيازى ستوده است. 9 آيا خبر كسان پيش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و كسان پس از ايشان كه جز خداوند كسى آنان را نمىشناسد به شما نرسيده است؟ پيامبران آنان برهانها براى آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند [1] و گفتند: هر چه را كه شما براى آن فرستاده شدهايد انكار مىكنيم و بىگمان به آنچه ما را بدان فرا مىخوانيد در دودلى گمانانگيزى هستيم. 10 پيامبرانشان گفتند: آيا درباره خداوند- آفريننده آسمانها و زمين- ترديدى هست؟ او شما را فرا مىخواند تا برخى از گناهانتان را بيامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتى معيّن پس افكند؛ گفتند: شما (نيز) جز بشرى مانند ما نيستيد كه مىخواهيد ما را از آنچه پدرانمان مىپرستيدند، باز داريد؛ بنابراين برهانى روشن براى ما بياوريد. [1]. دستهاشان را در دهانهاشان باز بردند. در تفسير جوامع الجامع آمده است كه اين كار را از سر خشم و غيظ كردند- جوامع الجامع، ج 2، صص 275 و 276.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 256