نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 300
54 و بىگمان در اين قرآن براى مردم از هر مثلى گوناگون آوردهايم [1] و آدمى از هر چيزى پرخاشگرتر [2] است. 55 و هنگامى كه براى مردم رهنمود آمد چيزى آنها را باز نداشت كه ايمان آورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز (انتظار) اينكه سنّت (خداوند در عذاب) پيشينيان براى آنان (نيز) سر برسد يا عذاب پيش روى آنها آيد. 56 و ما فرستادگان را جز نويدبخش و بيمدهنده نمىفرستيم و كافران به وسيله باطل چالش مىورزند تا حق را با آن از ميان بردارند؛ و آيات مرا و بيمهايى را كه يافتهاند به ريشخند گرفتند. 57 و ستمگرتر از آن كس كه آيات پروردگارش را فراياد او آورند اما از آنها روى گرداند و كارهايى را كه كرده است به فراموشى سپارد كيست؟ ما بر دلهاى آنان پردههايى افكندهايم تا آن (پيام آسمانى) را درنيابند و در گوشهاشان سنگينىيى (نهادهايم)؛ و اگر آنها را به راهيابى فرا خوانى در آن صورت (نيز) هرگز، هيچگاه رهياب نخواهند شد. 58 و پروردگار توست كه آمرزنده داراى بخشايش است؛ اگر آنان را براى كارهايى كه كردهاند فرو مىگرفت عذابشان را پيش مىافكند امّا آنان موعدى دارند كه هرگز در برابر آن پناهگاهى نخواهند يافت. 59 و اين شهرهاست كه چون ستم ورزيدند نابودشان كرديم و براى نابودى آنها موعدى نهاديم. 60 و (ياد كن) آنگاه را كه موسى به شاگرد خود گفت: پا از رفتن باز نكشم تا به جاى به هم پيوستن دو دريا برسم يا آنكه روزگارى دراز راه بپيمايم. 61 و چون به جايگاه به هم پيوستن آن دو (دريا) رسيدند ماهى خود را فراموش كردند و (ماهى) راه خود را در دريا سرازير در پيش گرفت (و رفت). [1]. به يادداشت شماره 1 در ص 291، ذيل آيه 89 از سوره مبارك اسراء، رجوع فرماييد. [2]. جدل: پرخاش، ستيزه/ داورى- فرهنگ تازى به پارسى، ص 248.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 300