نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 454
17 بر آنچه مىگويند، شكيبا باش و از بنده ما داود توانمند ياد كن كه اهل بازگشت (و توبه) بود. 18 ما كوهها را رام گردانديم كه با وى در پايان روز و بامدادان [1] نيايش مىكردند. 19 و (نيز) پرندگان را در حالى كه (بر او) گرد آورده [2] بوديم به سوى او باز مىگشتند. 20 و فرمانروايى او را استوار كرديم و به او فرزانگى و گفتار پايانبخش (در داورى) داديم. 21 و آيا خبر آن دادخواهان به تو رسيده است كه از ديوار نمازگاه فرا رفتند؟ 22 آنگاه كه بر داود وارد شدند و او از ايشان ترسيد؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهيم كه يكى بر ديگرى ستم كرده است، ميان ما به درستى داورى كن و ستم مكن و ما را به راه ميانه [3] راهنما باش! 23 اين برادر من است كه نود و نه ميش دارد و من يك ميش دارم، و مىگويد آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چيرگى دارد. 24 (داود) گفت: بىگمان او با خواستن ميش تو براى افزودن به ميشهاى خويش، به تو ستم كرده است و بسيارى از همكاران [4] بر يكديگر ستم روا مىدارند جز آنان كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند و آنان اندكند؛ و داود دانست كه ما او را آزمودهايم و از پروردگار خويش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوى ما) بازگشت. [5] 25 آنگاه ما آن كار او را آمرزيديم و بىگمان او را نزد ما نزديكى و سرانجامى نيك بود. 26 اى داود! ما تو را در زمين خليفه (خويش) كردهايم پس ميان مردم به درستى داورى كن و از هوا و هوس پيروى مكن كه تو را از راه خداوند گمراه كند؛ به راستى آن كسان كه از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش كردهاند، عذابى سخت خواهند داشت. [1]. اشراق: روشن شدن، در روشنى روز شدن- مصادر اللغة، ص 37. [2]. حشر: انگيختن، گرد كردن، آميزش- فرهنگ تازى به پارسى، ص 281. [3]. يا: راه درست. [4]. يا: شريكان، يا همگنان/ الخليط: الزّوج. المخالط و المساكن و المعاشر و المشارك، جمع خلطاء- المعتمد، ذيل: الخليط. [5]. پيامبران از ديدگاه اماميّه همگى معصوماند. براى تفسير اين آيات به تفاسير، خاصّه الميزان، رجوع فرماييد.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 454