نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 567
9 و فرعون و كسان پيش از او و (مردم) شهرهاى زير و زبر شده (قوم لوط) خطا كردند. 10 با پيامبر پروردگارشان نافرمانى كردند آنگاه (خداوند) آنان را با كيفرى بسيار سخت [1] فرو گرفت. 11 ما آنگاه كه آب سر بركشيد، شما را در كشتى (نوح) سوار كرديم. 12 تا آن را برايتان يادكردى [2] كنيم و گوشهاى نيوشنده آن را به گوش گيرند. 13 پس چون يك بار در صور دميده شود. 14 و زمين و كوهها را فرا بردارند و يكباره در هم كوبند. 15 در آن روز رستاخيز روى خواهد داد. 16 و آسمان از هم مىشكافد و در آن روز، گسستهوار [3] خواهد بود. 17 و فرشتگان بر كنارههاى آن (آسمان) اند و در آن روز اورنگ (فرمانفرمايى) پروردگارت را هشت تن (از ايشان) بر فراز سر مىبرند. 18 در اين روز پيش آورده مىشويد، هيچ رازى از (رازهاى) شما پوشيده نخواهد ماند. 19 امّا آنكه كارنامهاش به دست راست وى داده شود مىگويد: بگيريد كارنامه مرا بخوانيد! 20 بىگمان مىدانستم كه با حساب خويش روبهرو خواهم شد. 21 و او در زندگانى پسنديدهاى به سر خواهد برد. 22 در بهشتى فرازين، 23 كه ميوههايش در دسترس است. 24 بخوريد و بياشاميد! گواراتان باد براى آنچه در روزهاى گذشته انجام دادهايد. 25 و اما آنكه كارنامهاش به دست چپ وى داده شود مىگويد: كاش كارنامهام به من داده نشده بود. 26 و نمىدانستم كه حسابم چيست. 27 كاش همان (مرگ)، پايان كار بود! 28 داراييم به كار من نيامد. 29 اختيارم از كفم رفت. 30 بگيريدش و به بند آوريدش! 31 سپس در دوزخش افكنيد! 32 آنگاه با زنجيرى كه هفتاد ذرع است، به بندش كشيد! 33 بىگمان او به خداوند سترگ ايمانى نداشت. 34 و كسى را بر خوراك دادن به يتيمان برنمىانگيخت. [1]. رابية: قال الفرّاء فى قوله تعالى: «فاخذ هم اخذة رابية اى زائدة كقولك اربيت اذا اخذت اكثر ممّا اعطيت- مختار الصّحاح، ذيل ر ب ا. [2]. تذكره: يادكرد، يادآورى، ياد كردن/ يادگار/ گذرنامه- فرهنگ تازى به پارسى، ص 172. [3]. يا: سست.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 567