71 اى اهل كتاب! چرا حقّ را با باطل مىآميزيد و حقپوشى مىكنيد با آنكه خود مىدانيد؟ 72 و دستهاى از اهل كتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ايمان آوريد و در پايان آن بدان كفر ورزيد باشد كه آنان (از ايمان خود) بازگردند. 73 و جز به كسى كه از دين شما پيروى كند اعتماد نكنيد، بگو: بىگمان رهنمود، رهنمود خداوند است تا كسى نپندارد كه به كسى مانند آنچه به شما دادهاند مىدهند يا بتوانند با شما نزد پروردگارتان چون و چرا كنند، بگو: به راستى بخشش در دست خداوند است، به هر كه خواهد مىدهد و خداوند نعمتگسترى داناست. 74 هر كس را بخواهد به بخشايش خود ويژگى مىدهد [1] و خداوند داراى بخشش سترگ است. 75 و از اهل كتاب كسى هست كه اگر دارايى فراوانى [2] بدو بسپارى به تو باز پس مىدهد و از ايشان كسى نيز هست كه چون دينارى بدو بسپارى به تو باز نخواهد داد مگر آنكه پيوسته بر سرش ايستاده باشى؛ اين بدان روى است كه آنان مىگويند: درباره بىسوادان [3] راهى (براى بازخواست) بر ما نيست و بر خداوند دروغ مىبندند با آنكه خود مىدانند. 76 چرا، (بازخواست خواهند شد ولى) آن كس كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگارى ورزد (بداند) بىگمان خداوند پرهيزگاران را دوست مىدارد. 77 آنان كه پيمان با خداوند و سوگندهاى خود را به بهاى ناچيز مىفروشند، در جهان واپسين بىبهرهاند و خداوند با آنان سخن نمىگويد و در روز رستخيز به آنان نمىنگرد و آنان را پاكيزه نمىدارد و عذابى دردناك خواهند داشت. [1]. اختصاص: (لازم و متعدّى) برگزيدن، مثل الخصوص- مصادر اللغة، ص 287. / اختصاص: ويژه شدن و ويژه بودن- فرهنگ تازى به پارسى، ص 13. [2]. قنطار: اندازهاى است برابر با يك پوست گاو، زر يا سيم.- ابو القاسم پرتو، فرهنگ واژه ياب، نشر اساطير، تهران، 1377، ذيل همين كلمه. [3]. يا: كسانى كه كتاب آسمانى ندارند.