109 و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداوند است و كارها به سوى خداوند بازگردانده مىشود. 110 شما بهترين گروهى بودهايد كه (به عنوان سرمشق) براى مردم پديدار شدهايد؛ به كار پسنديده فرمان مىدهيد و از (كار) ناپسند باز مىداريد و به خداوند ايمان داريد و اهل كتاب اگر ايمان مىآوردند براى آنان بهتر بود؛ برخى از آنها مؤمن امّا بسيارى از آنان نافرمانند. 111 هرگز جز آزارى (اندك) زيانى به شما نمىرسانند و اگر با شما به جنگ برخيزند پشت به شما خواهند كرد سپس يارى نخواهند شد. 112 جز در پناه خداوند يا پناه مردم هر جا يافته شوند محكوم به خوارىاند و دچار خشمى از سوى خداوند و محكوم به تهيدستى شدند، آن بدين رو بود كه آنان به آيات خداوند كفر مىورزيدند و پيامبران را ناحقّ مىكشتند، آن، از اين رو بود كه نافرمانى ورزيدند و تجاوز مىكردند. 113 آنان برابر نيستند؛ از اهل كتاب گروهى برخاستگانند [1] كه در طول شب آيات خداوند را تلاوت مىكنند در حالى كه سر به سجده دارند. 114 به خداوند و روز بازپسين ايمان دارند و به كار شايسته فرمان مىدهند و از كار ناشايست باز مىدارند و به كارهاى خير مىشتابند و آنان از شايستگانند. 115 و هر چه نيكى ورزند ناسپاسى نخواهند ديد و خداوند به (حال) پرهيزگاران داناست. [1]. در الميزان (- ذيل همين آيه) آمده است كه: در معناى «قائمه» در اين آيه اختلاف است. برخى آن را «داراى راه راست» و برخى «دادگر» دانستهاند. مؤلف الميزان آن را مطلق و به اماره آيه بعد، قيام و برخاستن به طاعت خداوند مىدانند.