66 و اگر بر آنان مقرّر مىداشتيم كه يكديگر را بكشيد يا از ديار خويش بيرون رويد جز اندكى از ايشان آن را انجام نمىدادند و اگر اندرزى كه داده شده بود به كار مىبستند براى آنان بهتر و استوارتر مىبود. 67 و در آن صورت، ما به آنان از نزد خود پاداشى سترگ مىداديم. 68 و بىگمان آنان را به راهى راست رهنمون مىشديم. 69 و آنان كه از خداوند و پيامبر فرمان برند با كسانى كه خداوند به آنان نعمت داده است از پيامبران و راستكرداران و شهيدان و شايستگان خواهند بود و آنان همراهانى نيكويند. 70 اين بخشش از سوى خداوند است و خداوند به دانايى بسنده است. [1] 71 اى مؤمنان! آمادگىتان [2] را حفظ كنيد و دسته دسته يا همگان با هم (براى جهاد) به راه افتيد. 72 و در ميان شما كسى هست كه پا (از جهاد) سست مىدارد و اگر بلايى به شما رسد مىگويد: خداوند بر من نعمت ارزانى داشت كه با آنان همراه نبودم! 73 و اگر بخششى از خداوند به شما رسد- چنان كه گويى شما را با او دوستى در ميان نبوده است [3]- مىگويد: كاش من نيز با آنان (همراه) مىبودم تا به رستگارى سترگى مىرسيدم! 74 آرى، كسانى بايد در راه خدا نبرد كنند كه زندگى اين جهان را به جهان واپسين مىفروشند و هر كه در راه خداوند نبرد كند چه كشته شود و چه پيروز گردد زودا كه به او پاداشى سترگ ارزانى داريم. [1]. يا: دانايى را خداوند، بس. [2]. حذركم: تراجم الاعاجم (ص 210) اين كلمه را «سلاحكم»، معنى كرده است؛ اما بىگمان درست نيست زيرا خداوند، در همين سوره و در آيه 102، همين كلمه را در كنار «اسلحه» به كار برده و فرموده است: و ليأخذوا حذرهم و اسلحتهم. حذر در لغت، پرهيز و احتياط است كه مىتوان با دلالت التزامى آن را به «آمادگى» هم، ترجمه كرد. [3]. تا بتواند در جنگ شركت جويد.