مترجم خود را در بند الفاظ، تعبيرات و ساختار متن محدود نسازد و با در نظر گرفتن مفهوم جمله و مراد گوينده، آن را در قالب زبان مقصد بريزد، يا به صورت مقيّد، كه مترجم خود را به الفاظ و تعبيرات و ساختار متن مقيد سازد و از اين ويژگىهاى متنى تخطى نكند، بلكه قالبهاى ساختارى متن را به ترجمه منتقل كند. البته ترجمه مقيد، گاه به صورت تحت اللفظى انجام مىپذيرد و گاه با حفظ نثر زبان مقصد و رعايت دستور زبان آن. در ترجمه قرآن نيز تقسيمهاى فوق قابل تصور است. گرچه عظمت متن وحيانى قرآن كريم و اهميت و دشوارى ترجمه آن سبب شده است كه تاكنون كمتر كسى به ترجمه آزاد آن روى بياورد، و به همين جهت در طول چهارده قرن گذشته ترجمههاى قرآن، اعم از خطى و چاپى، همه به صورت تحت اللفظى انجام شده و حتى يك واو و فاء از آن در ترجمه اسقاط نشده است، ليكن در نيم قرن اخير، بازگردان قرآن از حالت تحت اللفظى بيرون آمده و غالبا- بهويژه در يكى دو دهه اخير- به سمت نثر معيار و متعارف گراييده است. ترجمه متين و امين مركز نيز با مراعات امانت و مطابقت و رعايت نثر معيار و امروزين صورت گرفته است؛ يعنى در حقيقت چيزى از متن در ترجمه كاسته نشده و معانى آيات با حفظ ساختار نصّ وحيانى قرآن در عين رعايت ساختار و ويژگىهاى زبان فارسى منعكس گرديده است. در اين ترجمه اصول و مبانى ويژهاى مورد توجه بوده كه به مهمترين آنها اشاره مىشود: 1. در ترجمه واژهها، معناى اصلى واژه مورد توجه بوده و از ذكر لازم معنا يا مراد تفسيرى به جاى آن پرهيز شده است.