2. تأكيد، در زبان فارسى، همانند عربى، از جايگاهى ويژه برخوردار است، از اينرو ادات تأكيد به نوعى در ترجمه منعكس شده است، مگر آنكه ادات تأكيد صرفا براى پيوند دادن مفردات كلام به يكديگر باشد، مانند مواردى كه «انّ» پس از ماده «قول» و مشتقات آن قرار گرفته كه ترجمه آن در زبان فارسى به صورت تأكيد مقتضى ندارد. 3. حذف مبتدا، خبر، جزاى شرط و مانند اينها در زبان عربى، متداول است و قرآن نيز از اين قاعده مستثنا نيست. در اين ترجمه، براى وضوح مطلب، مواردى كه اظهار محذوف مورد نياز بوده، محذوف آورده شده و اينگونه محذوفها در ترجمه ميان دو قلاب قرار گرفته است. 4. توضيحات واژهها يا تعبيرهاى نيازمند به توضيح، ميان پرانتز آمده است. 5. در سراسر ترجمه، توضيحات تفسيرى فراوانى برگرفته از تفاسير، به اقتضاى عبارات متن آيه آورده شده كه تمامى آنها براى تفكيك ترجمه از افزودههاى تفسيرى، ميان دو قلاب قرار گرفته است. 6. افزودههاى تفسيرى و محذوفهايى كه ميان دو قلاب قرار گرفته، به گونهاى تنظيم شده است كه ساختار عبارتى ترجمه را مختلف نمىكند و نظم كلام- چه با ملاحظه محتواى قلابها و چه با حذف آنها- همچنان محفوظ است. 7. يكسانسازى تعبيرات مشابه قرآنى در ترجمه، مورد توجه بوده و تا حدّ امكان رعايت شده است.