نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 117
5/ 51 هان! اى كسانى كه ايمان آوردهايد، يهوديان و مسيحيان را به دوستى برمگزينيد. بعضى از آنان دوستان بعضى ديگرند، و هركس از شما ايشان را دوست گيرد، بىشك در زمرهى ايشان است. به راستى خداوند گروه ستمگران را هدايت نمىكند (51) اولياء: مفعول به دوّم. من: مبتدا، محلا مرفوع. فاء: حرف ربط براى جواب شرط. هاء: اسم انّ، محلا منصوب. جملهى لا يهدى القوم الظالمين: خبر انّ، محلا منصوب. 5/ 52 آنگاه كسانى را كه در دلهايشان مرضى هست، مىبينى كه در [دوستى] ايشان مىشتابند. مىگويند: «مىترسيم كه آسيبى به ما برسد.» اميد است كه خداوند از نزد خود گشايشى فرمايد و يا فرمانى پديد آرد تا از آن چه در دلهايشان نهان داشته بودند، پشيمان شوند (52) عسى: فعل ماضى ناقص. اللّه: اسم عسى و جملهى ان ياتى: خبر عسى، محلا منصوب. يصبحوا: فعل مضارع ناقص. واو: اسم آن، محلا مرفوع. نادمين: خبر عسى، علامت نصب آن (ياء) است و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (نادم) است. 5/ 53 و كسانى كه ايمان آوردهاند، مىگويند: «آيا اينها همان كسانند كه به نام خداوند سختترين سوگندهايشان را ياد مىكردند كه به همراه شما خواهند بود؟ اعمالشان تباه شد و زيانكار گرديدند (53) هؤلاء: مبتدا، محلا مرفوع. الّذين: خبر، محلا مرفوع. جهد: جانشين مفعول مطلق نوعى. لام: حرف قسم. مع: مفعول فيه، ظرف مكان. خاسرين: خبر، علامت نصب آن (ياء) است. 5/ 54 هان! اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هركس از شما از دينش برگردد، به زودى خداوند قومى را مىآورد كه آنان را دوست مىدارد و آنان نيز او را دوست مىدارند. [اين قوم] بر مؤمنان فروتن و بر كافران گردنفرازند. در راه خدا جهاد مىكنند و از ملامت هيچ ملامتگرى نمىترسند. اين فضل الهى است كه آن را به هركس كه بخواهد مىبخشد و خداوند گشايشگرى داناست (54) اذلّة: صفت براى قوم. اعزّة: صفت دوّم آن. لومة: مفعول به. ذلك: اسم اشاره، مبنى، مبتدا، محلا مرفوع. من: اسم موصول، مبنى، مفعول به دوّم، محلا منصوب. 5/ 55 فقط خداوند و پيامبر او و كسانى كه ايمان آوردهاند، ولىّ شماست. همان كسانى كه نماز را برپامىدارند و در حالى كه خود در ركوع هستند، زكات مىدهند (55) الّذين: بدل از الّذين اوّل. واو: حاليّه. هم: مبتدا، محلا مرفوع. 5/ 56 و هركس خداوند و پيامبر او و كسانى را كه ايمان آوردهاند ولىّ خود گيرد [بداند كه] به راستى حزب الهى خود پيروزند (56) من: اسم شرط جازم، مبنى، مبتدا، محلا مرفوع. هم: ضمير فصل. 5/ 57 هان! اى كسانى كه ايمان آوردهايد، كسانى را كه دين شما را به تمسخر و بازى مىگيرند، چه از آنان كه قبل از شما به ايشان كتاب داده شد و چه از كافران، دوست نگيريد، و اگر مؤمن هستيد، تقواى الهى پيشه كنيد (57) هزوا: مفعول به دوّم. اولياء: مفعول به براى فعل لا تتّخذوا.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 117