responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 125


5/ 104
و زمانى كه به آنان گفته شود: «به سوى آن چه خداوند نازل فرموده و نيز به سوى پيامبر بيابيد،» گويند: «آن چه پدرانمان را بر آن يافته‌ايم براى ما كافى است.» هر چند كه پدرانشان چيزى نمى‌دانستند و هدايت نيافته باشند؟ (104) حسب: مبتدا. نا: ضمير متكلّم، مضاف اليه.
ما: خبر آن، محلا مرفوع. لو: حرف شرط غير جازم.
5/ 105
هان! اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! [هدايت‌] خودتان را لازم بشماريد. چون شما هدايت يافتيد، كسى كه گمراه شده است، زيانى به شما نمى‌رساند. بازگشت همگى شما به سوى خداوند است، آن‌گاه شما را از [نتايج‌] آن چه انجام مى‌داديد، آگاه مى‌سازد (105) عليكم: اسم فعل امر به معناى (الزموا) و فاعل آن ضمير مستتر (انتم) است. انفس: مفعول به. من: فاعل، محلا مرفوع. جميعا: حال از ضمير مرجعكم. جمله‌ى تعملون: خبر كنتم، محلا منصوب.
5/ 106
هان! اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! چون يكى از شما را مرگ فرا برسد، بايد به هنگام وصيّت از بين خودتان، دو تن عادل را، ميان خود به شهادت گيريد، يا اگر در سفر بوديد و شما را مصيبت مرگ فرارسد، دو تن از غير [مسلمانان‌] خود را [به شهادت گيريد] و اگر [در صداقت آن دو] شك كرديد، بعد از نماز آن دو را نگاه مى‌داريد تا به خداوند سوگند ياد مى‌كنند كه ما آن [گواهى‌] را به هيچ بهايى نمى‌فروشيم و لو خويشاوند باشد و شهادت الهى را كتمان نمى‌كنيم كه در اين صورت بى‌شك از گناهكاران خواهيم بود (106) شهادة: مبتدا. اثنان:
فاعل شهادة، علامت رفع آن (الف) است. ذوا: صفت اثنان، علامت رفع آن (الف) است.
آخران: معطوف بر اثنان. ذا: خبر كان، علامت نصب آن (الف) است. قربى: مضاف اليه، تقديرا مجرور است. اذا: حرف جواب، غير عامل. لام: حرف مزحلقه (درباره‌ى مزحلقه- مائده/ 49)
5/ 107
و اگر معلوم شود كه آن دو تن مرتكب گناه شده‌اند، آن‌گاه دو تن [شاهد] ديگر از كسانى كه بر آنان جفا رفته است، و هر دو از نزديكان [ميّت‌] هستند، به جاى آن دو [شاهد پيشين‌] قيام كنند، پس به خداوند قسم ياد كنند كه بى‌شك شهادت ما از شهادت آن دو درست‌تر است و ما از حق تجاوز نكرده‌ايم كه در غير اين صورت از ستمكاران خواهيم شد (107) على انّهما استحقا: جارّ و محلا مجرور، نائب فاعل و محلا مرفوع است. آخران: خبر براى مبتداى محذوف (الشّاهدان)
5/ 108
اين [شيوه‌] نزديكتر است به آن كه شهادت را به وجه درست ادا كنند يا بترسند كه سوگندهايى بعد از سوگندهاى آنان به ميان آيد، و از خداوند بترسيد و [نصايح الهى‌] را بشنويد و [بدانيد كه‌] خداوند قوم فاسقان را هدايت نمى‌كند (108) ذلك: مبتدا، محلا مرفوع.
ادنى: خبر، تقديرا مرفوع. ان: حرف مصدرى. ايمان: نائب فاعل.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 125
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست