نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 127
5/ 114 عيسى بن مريم گفت: «بار خدايا! اى پروردگار ما! براى ما مائدهاى از آسمان نازل فرما، تا عيدى براى ما حاضران ما و آيندگان ما، و معجزهاى از جانب تو باشد، و ما را روزى بده و تو بهترين روزى دهندگان هستى.» (114) امّ: حرف نداى مؤخّر. عيدا: خبر تكون. 5/ 115 خداوند فرمود: «من نازلكنندهى آن بر شما هستم، ولى هركس از شما بعد از آن كفر ورزد، او را چنان عذابى كنم كه هيچيك از جهانيان را چنان عذاب نكرده باشم.» (115) ياء: هر دو مورد اسم انّ، محلا منصوب. منزّل: خبر آن. من: مبتدا، محلا مرفوع. عذابا: مفعول مطلق نوعى. لا: حرف نفى. اعذّب: فعل مضارع. هاء: جانشين مفعول مطلق، محلا منصوب. احدا: مفعول به. 5/ 116 و [ياد آر] زمانى را كه خداوند فرمود: «اى عيسى بن مريم! آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را مانند دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟» [عيسى] گفت: «تو را به پاكى ياد مىكنم. مرا نرسد كه آن چه را حق من نيست، بگويم، اگر آن را گفته بودم، بىشك آن را مىدانستى. تو آن چه در ذات من است مىدانى ولى من آن چه در ذات توست، نمىدانم. يقينا فقط تو داناى اسرار نهانى هستى.» (116) الهين: مفعول دوّم، علامت نصب آن (ياء) است. سبحان: مفعول مطلق براى فعل محذوف (اسبّح) كاف: مضاف اليه، محلا مجرور. انت: ضمير فصل. 5/ 117 و بر آنان [چيزى] جز آنچه مرا به آن فرمان دادهاى، نگفتهام. [گفتهام:] خداوند را كه پروردگار من و پروردگار شماست، عبادت كنيد، و ما دام كه در ميانشان بودم بر ايشان شاهد بودم. پس چون مرا [از ميان ايشان] برگرفتى، تو خود بر ايشان نگهبان بودى و تو بر هر چيزى شاهد هستى (117) الّا: حرف حصر. ان: حرف تفسير. ربّ: صفت لفظ جلاله، تقديرا منصوب. ياء: مضاف اليه، محلا مجرور. شهيدا: خبر كنت. ما دامت: فعل ماضى ناقص. تاء: اسم آن، محلا مرفوع. فيهم: جارّ و محلا مجرور، خبر فعل ناقص، محلا مرفوع. 5/ 118 اگر ايشان را عذاب كنى، بىشك ايشان بندگان تواند و اگر برايشان بخشش كنى، به راستى تو خود توانا و حكيمى (118) ان: هر دو مورد حرف شرط جازم. 5/ 119 خداوند فرمود: «اين روزى است كه راستگويان را راستىشان سود رساند.» بر آنان باغهايى است كه از زير [درختان] آن رودها روان است. هميشه در آن جاودانند. خداوند از ايشان خوشنود است و ايشان نيز از او خوشنودند. اين رستگارى بزرگ است (119) هذا: مبتدا، محلا مرفوع. خالدين: حال از ضمير (لهم) ابدا: مفعول فيه، ظرف زمان. 5/ 120 فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آن خداوند است و او بر هر چيزى تواناست (120) للّه: جارّ و مجرور، خبر مقدّم، محلا مرفوع.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 127