responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 136


6/ 69
و از حساب ايشان [مشركان‌] چيزى بر عهده‌ى كسانى كه پرهيزگارى مى‌كنند، نيست، ولى اين پندى است كه ايشان پارسايى ورزند (69) ما: حرف نفى. لكن: حرف استدراك، غير عامل.
ذكرى: خبر، تقديرا مرفوع و مبتداى آن (هو) محذوف است. جمله‌ى يتقون: خبر لعلّ، محلا مرفوع.
6/ 70
و كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفته‌اند و زندگى دنيا آنان را فريب داده است، رها كن، و [مردمان را] با آن [قرآن كريم‌] پند بده، تا مبادا كسى به سبب آنچه كسب كرده است، به هلاكت افتد كه براى او در برابر خداوند دوست و شفيعى نباشد، و اگر [به خاطر رهايى خود از عذاب‌] هرگونه فديه‌اى بپردازد، از او پذيرفته نشود. اينان كسانى هستند كه به سبب آن چه كسب كرده‌اند به هلاكت افتاده‌اند، بر آنان به خاطر آن كه كفر مى‌ورزيدند، شرابى از آب جوشان و عذابى دردناك هست (70) لعبا: مفعول به دوّم. الدنيا: صفت حياة، تقديرا مرفوع. اولئك: مبتدا، محلا مرفوع و الّذين: خبر آن. جمله‌ى يكفرون: خبر كان، محلا منصوب.
6/ 71
بگو «آيا در برابر خداوند چيزى را بخوانيم كه نه ما را سود مى‌دهد و نه به ما زيان مى‌رساند، و آيا بعد از آن كه خداوند ما را هدايت فرموده، به عقيده‌ى گذشتگان خودمان بازگرديم مانند كسى كه شيطان‌ها او را گمراه كرده باشند كه در بيابان سرگشته بماند، در حالى كه براى او يارانى هست كه او را به سوى هدايت فرا مى‌خوانند كه: به سوى ما بيا!» بگو: «قطعا هدايت الهى تنها هدايت (راستين) است و به ما فرمان داده شده است كه براى پروردگار جهانيان تسليم شويم.» (71) ما: اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب. اذ: مفعول فيه، ظرف براى زمان ماضى، مضاف اليه، محلا مجرور. حيران: حال از ضمير مفعولى استهوته.
هو: ضمير فصل براى تاكيد.
6/ 72
و اين كه نماز را برپاداريد و از او بترسيد، و او كسى است كه به نزد وى محشور مى‌شويد (72) ان: حرف تفسير. الّذى: خبر هو، محلا مرفوع. واو: در فعل (تحشرون) نائب فاعل است.
6/ 73
و او كسى است كه آسمان‌ها و زمين را به حق آفريد، و روزى كه بگويد: «موجود شو» بى‌درنگ موجود شود، قول او حق است، و روزى كه در صور دميده مى‌شود، پادشاهى از آن اوست، [او] داننده‌ى غيب و شهود است و او حكيم آگاه است (73) الّذى: خبر، محلا مرفوع.
يوم: مفعول فيه، ظرف زمان. له: جارّ و محلا مجرور، خبر مقدّم. يوم: بدل از يوم اوّل.
فى الصور: جارّ و مجرور، نائب فاعل، محلا مرفوع. عالم: خبر براى مبتداى محذوف (هو) است. الخبير: خبر دوّم.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 136
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست