responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 153


7/ 23
[آدم و حوّا] گفتند: «اى پروردگار ما! ما بر نفس‌هاى خويش ستم كرديم و اگر تو بر ما نبخشايى و بر ما رحم نكنى، قطعا از زيانكاران خواهيم بود.» (23) لام: حرف تاكيد و نون: نون تاكيد ثقيله. من الخاسرين: خبر نكوننّ، محلا منصوب.
7/ 24
[خداوند] فرمود: « [از مقام خويشتن‌] فرودآييد كه بعضى از شما بعضى دگر را دشمنيد، و در روى زمين براى شما تا وقتى معين، قرارگاه و بهره‌مندى هست.» (24) مستقر: مبتداى مؤخّر.
7/ 25
فرمود: «در آن [زمين‌] زندگى مى‌كنيد و در آن نيز مى‌ميريد و از همان‌جا هم برانگيخته خواهيد شد.» (25) تخرجون: فعل مجهول، واو نائب فاعل آن.
7/ 26
اى فرزندان آدم! به راستى كه براى شما لباسى فروفرستاديم كه عورت‌هاى شما را مى‌پوشاند و [لباس‌] زينتى است، ولى لباس تقواست كه بهتر است. اين از آيات الهى است، باشد كه ايشان پند گيرند (26) بنى: مناداى مضاف، علامت نصب آن (ياء) است و در حالت اضافه (نون) آن حذف شده است. آدم: مضاف اليه، محلا مجرور و غير منصرف است. ريشا:
معطوف به لباسا. جمله‌ى ذلك خير: خبر براى لباس. ذلك: مبتدا، محلا مرفوع. خير: خبر آن. ذلك: مبتدا و من آيات: خبر آن، محلا مرفوعند.
7/ 27
اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد و لباس آن دو را از [تن‌] ايشان بركند تا عورت‌هايشان را بر آن دو نشان دهد. بى‌شك او خود [شيطان‌] و كسانش، شما را از آنجا كه شما ايشان را نمى‌بينيد، مى‌بيند. البتّه ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‌آورند (27) كما: حرف جرّ و تشبيه و ماء مصدرى، محلا مجرور. ابوى: مفعول به، علامت نصب آن (ياء) است. هو: تاكيد براى ضمير فاعلى مستتر در يراكم. قبيل: معطوف به همان ضمير مستتر. حيث: اسم، مبنى، محلا مجرور.
اولياء: مفعول به دوّم. جمله‌ى يراكم: خبر انّ، محلا مرفوع و جعلنا: خبر انّ، محلا مرفوع.
7/ 28
و [افراد بى‌ايمان‌] وقتى كه كار ناشايستى انجام دهند، گويند: «پدران خود را بر آن شيوه يافتيم و خداوند ما را به آن فرمان داده است.» بگو: «يقينا خداوند به كار ناشايست فرمان نمى‌دهد، آيا آن چه را كه نمى‌دانيد به خداوند نسبت مى‌دهيد؟» (28) اذا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. جمله‌ى امرنا: خبر، محلا مرفوع و لا يأمر بالفحشاء: خبر انّ، محلا مرفوع. ما: اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب.
7/ 29
بگو: «پروردگارم به دادگرى فرمان داده است و [فرموده است كه‌] در هر مسجدى روى دل خود را به راست [به سوى او] بداريد، و در حالى كه دين خود را براى او با اخلاص مى‌داريد، او را بخوانيد، هم چنان كه شما را پديد آورد، [دوباره به سوى او] برمى‌گرديد.» (29) عند:
مفعول فيه، ظرف مكان. مخلصين: حال از فاعل فعل ادعوه، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (مخلصا) است. كما- كاف: حرف جرّ به معنى تشبيه+ ما:
حرف مصدرى، محلا منصوب.
7/ 30
[خداوند] گروهى را هدايت نمود و گروهى، گمراهى بر آنان سزاوار گرديد، زيرا كه ايشان شياطين را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب كرده‌اند و مى‌پندارند كه خود هدايت‌يافتگانند (30) فريقا: مفعول به مقدّم. الضلالة: فاعل، مؤنث مجازى براى فعل مذكّر (حقّ) اولياء: مفعول به دوّم. مهتدون: خبر ان، علامت رفع آن (واو) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (مهتد) است.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 153
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست