responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 164


7/ 105
[موسى گفت:] سزاوار است كه بر خداوند جز حق نگويم. به راستى كه من معجزه‌اى از سوى پروردگارتان براى شما آورده‌ام، پس بنى اسرائيل را همراه من بفرست (105) حقيق: خبر دوّم براى (انّ) در آيه‌ى پيشين. ان: حرف ناصبه و مصدرى. لا: حرف نفى. الّا: حرف حصر.
الحق: مفعول به. قد: حرف تحقيق. مع: مفعول فيه، ظرف مكان و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور. بنى: مفعول به، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) از آخر آن در حالت اضافه حذف شده است.
7/ 106
[فرعون‌] گفت: «اگر معجزه‌اى آورده‌اى، پس آن را [به ميان‌] بياور اگر از راستگويانى!» (106) فاء: حرف ربط براى جواب شرط. الصادقين: خبر كنت، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (صادقا) است.
7/ 107
آن‌گاه [موسى‌] عصايش را بيفكند و ناگهان آن اژدهايى آشكار شد (107) فاء: هر دو مورد حرف ربط. اذا: فجائيّه. هى: مبتدا، محلا مرفوع.
7/ 108
و [موسى‌] دستش را [از گريبانش‌] بيرون آورد كه ناگهان آن براى بينندگان سپيد شد (108)
7/ 109
اشراف قوم فرعون گفتند: «به راستى اين [مرد] ساحرى داناست.» (109) لام: لام مزحلقه كه براى تاكيد بر سر خبر انّ درآمده است.
7/ 110
« [و] مى‌خواهد شما را از سرزمينتان بيرون بكند. پس شما چه فرمان مى‌دهيد؟» (110) فاء:
حرف استئنافيه. ما: اسم استفهام، مبنى، مبتدا، محلا مرفوع. ذا: اسم موصول، مبنى، خبر محلا مرفوع.
7/ 111
[اشراف قوم به فرعون‌] گفتند: «او و برادرش [هارون‌] را بازدار و گردآورندگان [جادوگران‌] را به شهرها بفرست (111) ارج: فعل امر و اصل آن (ارجئ) كه براى تخفيف همزه‌ى آن حذف شده است. اخاه: مفعول به، علامت نصب آن (الف). حاشرين: مفعول به (در اصل صفت براى موصوف محذوف: رجالا حاشرين)
7/ 112
«تا هر ساحر دانايى را نزد تو بياورند.» (112)
7/ 113
و ساحران به نزد فرعون آمدند [و] گفتند: «اگر ما خود پيروز شويم آيا براى ما پاداشى خواهد بود؟» (113) نحن: ضمير فصل، الغالبين: خبر كان، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (غالبا) است.
7/ 114
[فرعون‌] گفت: «آرى، و بى‌شك شما از مقرّبان [من‌] خواهيد بود.» (114) نعم: حرف جواب.
لام: مزحلقه براى تاكيد.
7/ 115
[ساحران‌] گفتند: «اى موسى! يا اين كه تو مى‌اندازى و يا اين كه ما خود اندازنده باشيم؟» (115) امّا: هر دو مورد حرف تخيير.
7/ 116
[موسى‌] گفت: «شما بيندازيد.» و چون انداختند، چشمان مردم را سحر كردند و آنان را ترسانيدند و سحرى بزرگ در ميان آوردند (116) لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب.
7/ 117
و ما به موسى وحى كرديم كه عصايت را بينداز، پس ناگهان [به شكل اژدهايى عظيم‌] آن چه را به دروغ ساخته بودند، فرومى‌بلعيد (117) ان: حرف تفسير. عصا: مفعول به، تقديرا منصوب. اذا: فجائيّه. ما: اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب.
7/ 118
آن‌گاه حق محقّق شد و آنچه آنان انجام مى‌دادند، باطل گرديد (118) جمله‌ى يعلمون:
خبر كانوا، محلا منصوب.
7/ 119
پس در آنجا مغلوب شدند و سر افكنده بازگشتند (119) هنالك: اسم اشاره، مبنى، ظرف مكان، محلا منصوب.
7/ 120
و ساحران به سجده درافتادند (120) ساجدين: حال از نايب فاعل (السحرة)

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 164
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست