responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 169


7/ 150
و هنگامى كه موسى [از گوساله‌پرستى قوم خود با خبر شد،] خشمگين و اندوهگين به سوى قومش بازگشت، گفت: «بعد از من چه بد جانشينى براى من نهاديد، آيا به امر پروردگارتان عجله كرديد؟» و الواح [تورات‌] را بيفكند و سر برادرش را گرفت، در حالى كه او را به سوى خود مى‌كشيد، [هارون‌] گفت: «اى فرزند مادرم! واقعا اين قوم مرا ضعيف كردند و نزديك بود كه مرا بكشند، پس دشمنان را به [بلاى‌] من شادكام مكن و مرا هم‌رديف قوم ستمگران قرار مده.» (150) غضبان و اسفا: هر دو مورد حال. بئس: فعل ماضى براى ذمّ و ما:
نكره‌ى موصوفه، تمييز، محلا منصوب. واو در خلفتمونى: حرف زايد براى اشباع و نون: نون وقايه و ياء: مفعول به، محلا منصوب. ابن امّ: منادا، (حرف ندا محذوف است.) مبنى، محلا منصوب. جمله‌ى استضعفونى: خبر انّ، محلا مرفوع. كادوا: فعل ماضى ناقص و واو: اسم آن، محلا مرفوع و يقتلوننى: خبر كادوا، محلا منصوب، مع: مفعول فيه، ظرف مكان. القوم:
مضاف اليه.
7/ 151
[موسى‌] گفت: «اى پروردگار من! مرا و برادرم را بيامرز و ما را در [درياى‌] رحمتت داخل فرما و تو مهربان‌ترين مهربانانى.» (151) ربّ: مناداى مضاف، تقديرا منصوب و ياء متكلّم براى تخفيف از آخر آن حذف شده است.
7/ 152
به راستى كسانى كه گوساله را به پرستش گرفتند، به زودى خشمى از جانب پروردگارشان بر ايشان رسد و دچار خوارى در زندگى دنيا شوند، و اين گونه افترا زنندگان را كيفر مى‌دهيم (152) سين: حرف استقبال. كذلك: مفعول مطلق عاملش فعل نجزى است. المفترين: مفعول به، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (مفترا) است.
7/ 153
و كسانى كه اعمال بد انجام دادند، آن‌گاه بعد از آن توبه كردند و ايمان آوردند، بى‌شك پروردگارت بعد از آن خطاپوش خطابخش است (153) الّذين: مبتدا، محلا مرفوع و جمله انّ ربك من بعدها لغفور رحيم: خبر الّذين، محلا مرفوع. لام: مزحلقه كه براى تاكيد بر سر خبر انّ آمده است.
7/ 154
و هنگامى كه خشم موسى فرونشست، الواح [تورات‌] را برگرفت، و در نسخه‌ى آن براى كسانى كه خود از پروردگارشان مى‌ترسند، هدايت و رحمتى بود (154) لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. فى نسخة: خبر مقدّم، محلا مرفوع و هدى: مبتداى مؤخّر، تقديرا مرفوع.
7/ 155
و موسى از ميان قومش هفتاد مرد براى ميعاد ما برگزيد [كه آنان طالب شنيدن وحى و رؤيت الهى را داشتند] آن‌گاه چون زلزله شديد آنان را فروگرفت، گفت: «اى پروردگار من! اگر مى‌خواستى، آنان را و مرا پيش از اين هلاك مى‌كردى. آيا ما را به خاطر آن چه سفيهان ما انجام دادند هلاك مى‌كنى؟ اين جزء آزمايش تو نيست كه هركس را كه بخواهى به وسيله‌ى آن گمراه مى‌كنى و هركس را كه بخواهى هدايت مى‌نمايى؛ تو سرور مايى، پس ما را بيامرز و بر ما رحم كن، و تو بهترين آمرزندگانى.» (155) سبعين: مفعول به دوّم، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (سبعا) است. رجلا: تمييز. ايّاى: ضمير منفصل، معطوف به (هم) محلا منصوب. ان: حرف نفى. هى: مبتدا، محلا مرفوع. الّا: حرف حصر.
فتنه: خبر. من: اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب (هر دو مورد)

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست