نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 184
8/ 53 اين [كيفر] به خاطر آن است كه خداوند نعمتى را كه بر قومى ارزانى داشته است هرگز آن را تغيير نمىدهد، مگر آن كه آنان آن چه در وجود آنهاست، تغيير سازند، و به يقين خداوند شنواى داناست (53) لم يك: فعل مضارع مجزوم و (نون) براى تخفيف حذف شده است. مغيرا خبر يك و اسمش ضمير مستتر (هو) است. حتّى: حرف جرّ مقدّر به (ان) ناصبه براى غايت. 8/ 54 [شيوهى مشركان] مانند شيوهى فرعونيان و كسانى است كه قبل از ايشان بودهاند كه آيات پروردگارشان را تكذيب كردند، پس ما آنان را به خاطر گناهانشان هلاك كرديم و فرعونيان را غرقه ساختيم و همگى ستمگر بودند (54) كدأب: جارّ و مجرور، خبر و مبتدايش (دأب هؤلاء) محذوف است. فرعون: مضاف اليه، علامت جرّ آن فتحهى آخر و غير منصرف است. جملهى كانوا ظالمين: خبر كل، محلا مرفوع. 8/ 55 بىگمان بدترين جنبندگان نزد خداوند آنانند كه كفر ورزيدند، پس آنان ايمان نمىآورند (55) الّذين: خبر انّ، محلا مرفوع. هم: مبتدا، محلا مرفوع. 8/ 56 [اى پيامبر!] همانان كه از ايشان [يهود و كفّار] پيمان گرفتى، سپس هر بار پيمانشان را مىشكنند و ايشان پرهيز نمىكنند (56) الّذين: بدل از (الّذين) در آيهى قبل. 8/ 57 پس اگر در جنگ بر ايشان دست بيابى، به همراه ايشان كسانى را كه پشت سر ايشان است، پراكنده گردان تا آنان پند گيرند (57) امّا- ان: حرف شرط جازم، ما: حرف زايد. نون: نون تاكيد ثقيله. جملهى يذكّرون: خبر لعلّ، محلا مرفوع. 8/ 58 و اگر از خيانت قومى خوف دارى [كه پيمان شكنند] متقابلا [عهدشان را] بهسويشان بينداز، به يقين خداوند خائنان را دوست نمىدارد (58) تخافن: مؤكد به (نون) تاكيد ثقيله است. 8/ 59 كسانى كه كفر ورزيدهاند هرگز مپندارند كه سبقت جستهاند، به يقين آنان نمىتوانند [ما را] عاجز كنند (59) يحسبنّ: مؤكّد به (نون تاكيد ثقيله) الّذين: فاعل، محلا مرفوع. جملهى لا يعجزون: خبر انّ، محلا مرفوع. 8/ 60 و براى [كارزار با] آنان هر چه مىتوانيد از نيرو و آمادگى اسبها فراهم آوريد كه به آن وسيله دشمن خدا و دشمن خود را بترسانيد، و نيز غير از اينها ديگرانى كه شما آنان را نمىشناسيد و خداوند آنها را مىشناسد. و هر چيزى كه در راه خدا انفاق مىكنيد [پاداش آن] به تمامى به شما بازگردانده مىشود، در حالى كه شما مورد ستم واقع نمىشويد (60) اعدّوا: فعل امر و (واو) فاعل آن. ما: هر دو مورد اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب. عدوّ: مفعول به، واو: واو حاليّه. انتم: مبتدا، محلا مرفوع، جملهى لا تظلمون: خبر، محلا مرفوع. 8/ 61 و اگر [كفّار] به صلح گراييدند، [اى پيامبر] تو نيز بدان ميل نما و بر خداوند توكّل كن! به يقين او خود شنواى داناست (61) ه: اسم انّ، محلا منصوب، هو: ضمير فصل.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 184