نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 193
9/ 37 جز اين نيست كه نسىء [تأخير انداختن ماههاى حرام] افزايش در كفر است، كسانى كه كفر ورزيدهاند به وسيلهى آن گمراه مىگردند، در سالى آن را حلال مىشمارند و در سالى آن را حرام مىدانند، تا با شمار ماههايى كه خداوند حرام گردانده است، برابر سازند، بنابراين آن چه را خداوند حرام كرده است، حلال شمارند، زشتى اعمال آنان بر خودشان آراسته شده است، و خداوند قوم كافران را هدايت نمىكند (37) انّ: از حروف مشبهة بالفعل، ما: كافّه. الّذين: نايب فاعل، محلا مرفوع. عاما: هر دو مورد مفعول فيه، ظرف زمان. ما: اسم موصول، مبنى، مورد اوّل مضاف اليه، محلا مجرور و مورد دوّم مفعول به، محلا منصوب. سوء: نايب فاعل. جملهى لا يهدى القوم الكافرين: خبر، محلا مرفوع. 9/ 38 هان! اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شما را چه شده است كه چون به شما گفته مىشود: «در راه خدا [به سوى جهاد] رهسپار شويد، بر زمين مىچسبيد؟ آيا به جاى آخرت، به زندگى دنيا راضى شدهايد؟ در حالى كه متاع زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست.» (38) اىّ: مناداى نكرهى مقصوده، مبنى، محلا منصوب. ها: حرف تنبيه، الّذين: بدل از اىّ، محلا منصوب. ما: اسم استفهام، مبنى، محلا مرفوع و لكم: خبر آن، محلا مرفوع. الدنيا: هر دو مورد صفت الحياة، تقديرا مجرور. الّا: حرف حصر، قليل: خبر براى متاع. 9/ 39 اگر [به سوى جهاد] رهسپار نشويد، [خداوند] شما را به عذابى دردناك عذاب مىكند، و قومى غير از شما را جانشين [شما] مىكند، و به او [ساحت الهى] هيچ زيانى نمىرسانيد، و خداوند بر هر چيزى تواناست (39) الّا:- ان: حرف شرط جازم+ لا: حرف نفى. يعذّب: جواب شرط، مجزوم. عذابا: مفعول مطلق نوعى و اليما: صفت آن. غير: صفت قوما. شيئا: جانشين مفعول مطلق. 9/ 40 اگر او [پيامبر] را يارى نكنيد، [بدانيد كه] به يقين خداوند او را زمانى كه، كافران او را از [مكّه] اخراج كردند، يارى كرد، در حالى كه نفر دوّم از دو تن [پيامبر و أبو بكر] بود، هنگامى كه در غار [ثور] بودند، آنگاه كه به يار خود [أبو بكر] گفت: «غم مخور بىشك خدا با ماست.» سپس خداوند آرامش خود را بر او نازل فرمود، و او را با سپاهيانى كه شما آنان را نمىديديد، يارى كرد، و سخن كسانى را كه كفر ورزيدند، پستتر كرد و سخن الهى است كه والاتر است، و خداوند عزيز حكيم است (40) الّا- ان: حرف شرط جازم و لا: حرف نفى و فاء: حرف ربط براى جواب شرط. قد: حرف تحقيق. اذ: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب و مورد دوّم بدل از اوّلى و مورد سوّم بدل از دوّمى. ثانى: حال از ضمير (هو) در اخرجه و اثنين: مضاف اليه، علامت جرّ آن (ياء) است. السّفلى: مفعول به، تقديرا منصوب. هى: ضمير فصل.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 193