نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 197
9/ 62 [اى مؤمنان! منافقان] براى شما به خداوند سوگند ياد مىكنند كه شما را راضى كنند، در حالى كه اگر مؤمن باشند [بايد بدانند كه] خداوند و پيامبر او شايستهترند كه خشنودشان كنند (62) لام: لام مقدّر به (ان) ناصبه براى تعليل و يرضوا: هر دو مورد مضارع منصوب، علامت نصب آن دو حذف (نون) از آخر است. مؤمنين: خبر كان، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (مؤمنا) است. 9/ 63 آيا [منافقان] ندانستهاند كه هركس با خداوند و رسولش مخالفت ورزد، بىشك آتش جهنّم براى اوست كه جاودانه در آن باشد. اين خوارى بزرگ است (63) ا: حرف استفهام. لم: از حروف جازمه. هاء: اسم انّ، محلا منصوب و ضمير شأن است، جملهى من يحادد اللّه: خبر انّ، محلا مرفوع. له: جارّ و محلا مجرور، خبر انّ، محلا مرفوع. خالدا: حال از ضمير در له. ذلك: مبتدا، محلا مرفوع. 9/ 64 منافقان مىترسند از اين كه سورهاى بر ضد آنان نازل شود كه ايشان [مؤمنان] را به آن چه [منافقان] در دلهايشان دارند، آگاه سازد. بگو: «استهزا كنيد، بىشك خداوند پديدآرندهى آن چيزى است كه شما [از آن] مىترسيد.» (64) ما: اسم موصول، مبنى، مفعول به براى اسم فاعل مخرج، محلا منصوب. 9/ 65 و اگر از آنان بپرسى [كه چرا استهزا مىكرديد؟] مسلما گويند: «ما فقط سرگرمى مىنموديم و شوخى مىكرديم.» بگو: «آيا خداوند و آيات او و پيامبرش را استهزا مىكرديد؟» (65) لام: موطّئة براى قسم. انّ: از حروف مشبهة بالفعل، ما: كافّه. جملههاى نخوض و تستهزءون: خبر كنّا و كنتم، محلا منصوبند. 9/ 66 [اى منافقان] عذر نياوريد، مسلما بعد از ايمانتان كافر شدهايد، اگر گروهى از شما را مورد عفو قرار دهيم، گروهى را عذاب مىكنيم، چرا كه آنان مجرم بودهاند (66) قد: حرف تحقيق. بعد: مفعول فيه، ظرف زمان. نعف: فعل مضارع مجزوم، علامت جزم آن حذف حرف علّه از آخر است و فاعل آن ضمير مستتر (نحن) است. نعذب: جواب شرط. مجرمين: خبر كان، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (مجرما) است. 9/ 67 مردان منافق و زنان منافق، همانند يكديگرند كه امر به منكر و نهى از معروف مىكنند و دستهايشان را [از انفاق] مىبندند، خداوند را فراموش كردهاند، و [خداوند نيز] ايشان را فراموش كرده است، بىشك منافقان همان فاسقانند (67) جملهى بعضهم من بعض: خبر مبتدا (المنافقون) بعض: مبتدا و هم: مضاف اليه، محلا مجرور و من بعض: جارّ و مجرور، خبر بعض. هم: ضمير فصل. 9/ 68 خداوند به مردان منافق و زنان منافق و كفّار، آتش جهنّم را وعده داده است كه جاودانه در آن باشند و همان [آتش جهنم] بر ايشان بس است و خداوند بر ايشان لعنت كرده است و عذابى پايدار دارند (68) نار: مفعول به دوّم. جهنم: مضاف اليه، علامت جرّ آن فتحه و غير منصرف است. خالدين: حال از المنافقين، علامت نصب آن (ياء) است. هى: مبتدا، محلا مرفوع.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 197