responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 214


10/ 43
و از ميان آنان [كفّار] كسى است كه [بى‌اعتنا] به تو مى‌نگرد. امّا آيا تو مى‌توانى نابينايان را هدايت كنى هر چند با بصيرت ننگرند؟ (43)
10/ 44
بى‌شك خداوند به مردم هيچ ستم نمى‌كند، ولى مردم بر نفس خود ستم روا مى‌دارند (44) شيئا: صفت جانشين مفعول مطلق. انفس: مفعول به مقدّم، هم: مضاف اليه، محلا مجرور.
10/ 45
و روزى كه [خداوند] آنان را محشور سازد، گويى [در دنيا] جز ساعتى از روز درنگ نكرده‌اند، آنان هم‌ديگر را مى‌شناسند، كسانى كه لقاى الهى [در روز قيامت‌] را تكذيب كردند، به راستى زيان بردند و هدايت نيافتند (45) كان: مخفّفه از (كانّ) مثقّله، اسم آن ضمير (هم) محذوف است و جمله‌ى لم يلبثوا: خبر آن، محلا مرفوع. الّا: حرف حصر. ساعة: مفعول فيه، ظرف زمان. قد: حرف تحقيق. الّذين: فاعل، محلا مرفوع.
10/ 46
و [اى پيامبر!] اگر بعضى از آن چه به آنان [كفّار] وعده مى‌دهيم [از عذاب‌]، به تو نشان بدهيم، يا [قبل از آن كه گرفتار عذاب شوند] جان تو را بگيريم، در هر صورت بازگشتشان به سوى ماست. آن‌گاه خداوند بر آن چه انجام مى‌دهند، گواه است (46) امّا- ان: حرف شرط جازم+ ما: حرف زايد. بعض: مفعول به دوّم و الّذى: مضاف اليه، محلا مجرور.
10/ 47
و هر امّتى را پيامبرى است. و چون پيامبرشان بيايد، در بين آنان به عدالت داورى شود و بر آنان ستم نرود (47) رسول: مبتداى مؤخّر.
10/ 48
و [كفّار] مى‌گويند: «اگر راست مى‌گوييد اين وعده‌ى [عذاب‌] چه وقت است؟» (48) متى:
اسم استفهام، مبنى، مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب، هذا: اسم اشاره، مبنى، مبتداى مؤخّر و خبر مقدّم محذوف است، الوعد: بدل از هذا.
10/ 49
بگو: «من براى خودم مالك زيان و سودى نيستم، مگر آن چه را كه خداوند بخواهد، هر امّتى مهلتى دارد، هنگامى كه اجلشان سر آيد، پس نه ساعتى تأخير كنند و نه [ساعتى‌] پيش افتند.» (49) الّا: حرف استثناء و ما: مستثناى منقطع، محلا منصوب.
10/ 50
بگو: «مرا خبر دهيد اگر عذاب او در شب يا در روز بر شما دررسد، مجرمان چه چيزى از او به شتاب مى‌خواهند؟» (50) ان: حرف شرط جازم، اتى: فعل ماضى، مبنى بر فتح، تقديرا مجزوم. بياتا: مفعول فيه، ظرف زمان. ما ذا: اسم استفهام، مبنى، مبتدا، محلا مرفوع.
10/ 51
آيا پس زمانى كه [عذاب الهى بر شما] واقع شد، به آن ايمان مى‌آوريد؟ اكنون [ايمان مى‌آوريد؟] در حالى كه آن را به شتاب مى‌خواستيد (51) أ: حرف استفهام، ثم: حرف عطف.
اذا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. ما: حرف زايد. الآن: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب.
10/ 52
سپس به كسانى كه ستم كرده‌اند، گفته شود: «عذاب جاودانه را بچشيد. آيا جز به آن چه به دست مى‌آوريد، جزا داده مى‌شويد؟» (52) جمله‌ى ذوقوا عذاب الخلد: نايب فاعل، محلا مرفوع و تكسبون: خبر كنتم، محلا منصوب.
10/ 53
و از تو خبر مى‌گيرند: «آيا آن [وعده‌ى عذاب الهى‌] حق است؟» بگو: «آرى، سوگند به پروردگارم كه آن قطعا حق است، و شما نمى‌توانيد [خداوند را] درمانده كنيد.» (53) حق: خبر مقدّم و هو: مبتداى مؤخّر. اى: حرف جواب. واو: واو قسم. لام: مزحلقه براى تاكيد.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست