نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 220
10/ 98 چرا هيچ شهرى نبود كه [اهل آن به موقع] ايمان بياورد و ايمانش به آنان سود دهد؟ مگر قوم يونس، كه چون [به موقع] ايمان آوردند، عذاب خوارى را در زندگى دنيا از آنان برداشتيم، و آنان را تا زمانى [معيّن] برخوردار كرديم (98) لو لا: حرف تحضيض. الّا: حرف استثناء و قوم: مستثنى و يونس: مضاف اليه، علامت جرّ آن فتحهى آخر است. لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. 10/ 99 و اگر پروردگار تو مىخواست، به يقين تمام كسانى كه در روى زمين هستند همهى آنان ايمان مىآورند. پس آيا تو مردم را مجبور مىسازى تا مؤمن شوند (99) لام: حرف ربط براى جواب لو. من: اسم موصول، مبنى، فاعل، محلا مرفوع. كلّ: تاكيد معنوى براى اسم موصول (من) و جميعا: حال از (من) حتّى: حرف غايت و جرّ. 10/ 100 و هيچكس را نرسد كه جز به اذن الهى ايمان آورد و پليدى را بر كسانى مقرّر مىدارد كه تعقّل نمىكنند (100) ما: حرف نفى، ان: حرف مصدرى و نصب و ان تؤمن: اسم مؤخّر كان محلا منصوب و لنفس: خبر مقدّم كان، محلا مرفوع. 10/ 101 [اى پيامبر!] بگو «بنگريد كه در آسمانها و زمين چيست؟» و نشانهها و هشدارها قومى را كه ايمان نمىآورند، سودى ندارد (101) ما ذا: اسم استفهام، مبنى، مبتدا، محلا مرفوع. 10/ 102 پس آيا آنان جز همانند روزگار كسانى را كه قبل از ايشان درگذشتهاند، انتظار مىكشند؟ بگو: «پس انتظار بكشيد كه من نيز با شما از منتظرانم.» (102) الّا: حرف حصر و مثل: مفعول به، الّذين: مضاف اليه، محلا مجرور. من المنتظرين: خبر انّ، محلا مرفوع. 10/ 103 سپس فرستادگان خود و كسانى را كه ايمان آوردهاند نجات مىبخشيم، اين گونه بر ماست كه مؤمنان را نجات بخشيم (103) كذلك: مفعول مطلق فعل ننجى. حقا: مفعول مطلق براى فعل محذوف (حقّ ذلك حقا) 10/ 104 بگو: «هان! اى مردم! اگر از دين من در شك هستيد، پس [بايد بدانيد كه] من آنان را كه شما به جاى خداوند مىپرستيد، نمىپرستم، بلكه خداوند را مىپرستم كه جان شما را مىگيرد و من مأمور شدهام كه از مؤمنان باشم.» (104) الناس: بدل از اىّ. لكن: حرف استدراك. 10/ 105 و [به من دستور داده شده است] اين كه روى خود را به يكتاپرستى به سوى اين دين متوجه ساز، و هرگز از مشركان مباش (105) حنيفا: حال از فاعل (اقم) 10/ 106 و آن چه را كه سودى به تو ندارد و زيانى به تو نمىرساند به جاى خداوند مخوان، كه اگر چنين كنى، آنگاه بىشك تو از ستمكاران خواهى بود (106) ما: اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب. لا: هر دو مورد حرف نفى.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 220