نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 225
11/ 29 و [نوح گفت:] «اى قوم من! من از شما مالى براى آن [رسالت الهى] نمىخواهم. اجر من جز بر عهدهى خداوند نيست. و من طردكنندهى كسانى كه ايمان آوردهاند، نيستم، بىشك ايشان ملاقاتكنندگان پروردگار خويشند، ولى من شما را قومى مىبينم كه نادانى مىكنيد.» (29) ان: حرف نفى، اجر: مبتدا، تقديرا مرفوع و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور. الّا: حرف حصر. ما: شبيه به ليس و انا: اسم آن، محلا مرفوع و بطارد: جارّ و مجرور، خبر آن، محلا منصوب. الّذين: مضاف اليه، محلا مجرور. قوما: مفعول به دوّم. 11/ 30 «و اى قوم من! اگر آنان را طرد كنم، چه كسى مرا در برابر خداوند ياورى خواهد كرد؟ پس آيا پند نمىگيريد؟» (30) من: اسم استفهام، مبنى، مبتدا، محلا مرفوع و جملهى ينصرنى من اللّه: خبر آن، محلا مرفوع. 11/ 31 «و به شما نمىگويم كه خزاين الهى پيش من است، و نمىگويم كه غيب مىدانم، و نمىگويم كه من فرشتهام، و به كسانى كه چشمان شما به خوارى در ايشان مىنگرد، نمىگويم كه خداوند هرگز خيرى به ايشان نخواهد داد. خداوند به آن چه در دلهاى ايشان است داناتر است. [اگر چنين نگويم] بىشك من در آن صورت از ستمگران خواهم بود.» (31) عند: ظرف مكان، تقديرا منصوب و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور و عندى: خبر مقدّم، محلا مرفوع. اذا: حرف جواب. لام: حرف مزحلقه. 11/ 32 [قوم نوح] گفتند: «اى نوح! به راستى با ما جدال كردى و بسيار هم با ما جدال كردى. پس اگر از راستگويان هستى، آن چه را [از عذاب الهى] به ما وعده مىدهى [اكنون] بياور.» (32) 11/ 33 [نوح] گفت: «بىگمان اگر خدا بخواهد، آن را براى شما مىآورد و شما عاجزكنندهى [خداوند از عذاب] نخواهيد بود.» (33) انّ: از حروف مشبهة بالفعل، ما: كافّه. ما: حرف شبيه به ليس، انتم: اسم آن، محلا مرفوع. باء: حرف جرّ زايد، معجزين: لفظا مجرور و علامت جرّ آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (معجزا) است و بمعجزين: خبر (ما) محلا منصوب. 11/ 34 و اگر من بخواهم شما را اندرز دهم، در صورتى كه خداوند بخواهد شما را [به خاطر كفرتان] گمراه گذارد، اندرز من شما را سود نمىدهد؛ او پروردگار شماست و به سوى او بازگردانده مىشويد (34) 11/ 35 يا [مشركان] مىگويند: «آن [قرآن] را بربافته است.» [اى پيامبر!] بگو: «اگر من آن را بربافته باشم، گناه من بر عهدهى خودم است، و من از جرمى كه شما مىكنيد، بر كنارم.» (35) ام: حرف عطف. فاء: حرف ربط. على: جارّ و محلا مجرور خبر مقدّم، محلا مرفوع. اجرامى: مبتداى مؤخّر، تقديرا مرفوع و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور. ممّا- من: حرف جرّ+ ما: محلا مجرور. 11/ 36 و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز آنان كه ايمان آوردهاند، هرگز [كسى] ايمان نخواهد آورد. بنابراين از آن چه انجام مىدادند آزرده مباش (36) الّا: حرف حصر. من: اسم موصول، مبنى، فاعل (يؤمن) محلا مرفوع. 11/ 37 و كشتى را زير نظر ما و طبق وحى ما بساز، و دربارهى آنان كه ستم ورزيدهاند، با من سخن مگو، چرا كه آنان غرقشدگانند (37) مغرقون: خبر انّ.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 225