responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 226


11/ 38
و [نوح‌] كشتى را مى‌ساخت، در حالى كه هرگاه اشرافى از قومش بر او مى‌گشتند، او را مسخره مى‌كردند، مى‌گفت: «اگر ما را مسخره كنيد، ما نيز شما را همان گونه كه مسخره مى‌كنيد، مسخره خواهيم كرد.» (38) كلّما: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. كما: جارّ و محلا مجرور.
11/ 39
پس به زودى خواهيد دانست كه بر چه كسى عذابى مى‌رسد كه او را خوار سازد و عذابى پايدار بر او فرودمى‌آيد (39)
11/ 40
تا آن‌گاه كه فرمان ما در رسيد و [آب‌] تنور فوران كرد، گفتيم: «در آن [كشتى‌] از هر [حيوانى‌] يك زوج [نر و ماده‌] و خانواده‌ات- مگر كسى كه قبلا درباره‌ى او سخن رفته است- و نيز هركس را كه ايمان آورده‌اند، سوار كن.» و همراه او جز اندكى ايمان نياورده بودند (40) حتّى: حرف ابتدا. اذا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. اثنين: صفت زوجين. الّا:
حرف استثناء، من: اسم موصول، مبنى، مستثنى، محلا منصوب. مع: مفعول فيه، ظرف مكان. هاء: مضاف اليه، محلا مجرور. الّا: حرف حصر، قليل: فاعل.
11/ 41
و گفت: «در آن سوار شويد كه روانه شدن و لنگر انداختنش با نام خداوند است. بدون ترديد پروردگار من خطاپوش و خطابخش است.» (41) مجرى: مبتداى مؤخّر، تقديرا مرفوع.
ها: مضاف اليه، محلا مجرور. لام: حرف مزحلقه.
11/ 42
و آن [كشتى‌] آنان را در ميان موجى كه مانند كوه‌ها بود، پيش مى‌برد، و [آن‌گاه‌] نوح پسرش را- در حالى كه او در كنارى بود- ندا داد: «اى پسرك من! همراه ما سوار شو و با كافران مباش» (42) يا: حرف ندا، بنى: مناداى مضاف، تقديرا منصوب. ياء: مضاف اليه، محلا مجرور.
11/ 43
[پسر نوح‌] گفت: «به زودى به كوهى پناه مى‌برم كه مرا از آب در امان مى‌دارد.» [نوح‌] گفت:
«امروز در برابر امر الهى هيچ نگاهدارنده‌اى نيست، مگر كسى كه [خداوند بر او] رحم آورد.» و موج در بين آن دو جدايى افكند، پس [پسر نوح‌] از غرق‌شدگان گرديد (43) عاصم: اسم لاء نفى جنس. الّا: حرف استثناء، من: اسم موصول، مبنى، مستثنى، محلا منصوب.
11/ 44
و گفته شد: «اى زمين! آبت را قطع كن، و اى آسمان! [از باريدن‌] خوددارى كن.» و آب فرونشست و امر [الهى‌] گزارده شد و [كشتى نوح‌] بر [دامنه‌ى كوه‌] جودى قرار گرفت و گفته شد:
«بر قوم ستمكاران لعنت باد.» (44) قيل، غيض و قضى: فعل مجهولند. بعدا: مفعول مطلق براى فعل محذوف (ابعدوا بعدا)
11/ 45
و نوح پروردگار خود را ندا داد و گفت: «اى پروردگار من! پسرم از خانواده‌ى من است و قطعا وعده‌ى تو راست است و تو داورترين داورانى.» (45) ربّ: مناداى مضاف، تقديرا منصوب و حرف ياء: مضاف اليه، محلا مجرور، براى تخفيف از آخر آن حذف شده است.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 226
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست