responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 227


11/ 46
[خداوند] فرمود: «اى نوح! او در حقيقت از خانواده‌ى تو نيست، او [صاحب‌] عملى ناشايسته است. پس چيزى را كه بدان علمى ندارى از من مخواه. من تو را پند مى‌دهم كه مبادا از نادانان باشى.» (46) نوح: مناداى مفرد علم، مبنى بر ضم، محلا منصوب. جمله‌ى ليس من اهلك: خبر انّ، محلا مرفوع. غير: صفت عمل. تسألن: فعل مضارع مجزوم و نون: نون وقايه و ياء: از آخر آن براى تخفيف حذف شده است. ما: اسم موصول، مبنى، مفعول به دوّم، محلا منصوب.
11/ 47
[نوح‌] گفت: «اى پروردگار من! به راستى كه من به تو پناه مى‌برم كه از تو چيزى بخواهم كه مرا بدان عملى نيست، و اگر مرا نيامرزى و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود.» (47) الّا- ان: حرف شرط جازم+ لا: نافيه.
11/ 48
گفته شد: «اى نوح! با سلامى و بركت‌هايى از جانب ما بر تو و بر امّت‌هايى از آنان كه همراه تواند، [از كشتى‌] فرودآى. و امّت‌هايى [از نسل‌] تواند كه ما آنان را بهره‌مند خواهيم ساخت، سپس از جانب ما عذابى دردناك به آنان برسد.» (48) امم: مبتدا، و خبر مقدّمش (من ذرّيتك) محذوف است. ثمّ: حرف عطف.
11/ 49
[اى پيامبر!] اين از اخبار غيب است كه آن را بر تو وحى مى‌كنيم. قبل از اين نه تو آن را مى‌دانستى و نه قومت. پس صبر كن كه عاقبت [نيك‌] از آن تقواپيشگان است (49) هذا: اسم اشاره، مبنى، مضاف اليه، محلا مجرور. فاء: استئنافيّه.
11/ 50
و به سوى [قوم‌] عاد برادرشان هود را [فرستاديم. هود به آنان‌] گفت: «اى قوم من! خداوند را بپرستيد كه هيچ خدايى جز او براى شما نيست. شما [قومى‌] جز افترا زنان نيستيد.» (50) اخاهم: مفعول به براى فعل محذوف (ارسلنا) و علامت نصب آن (الف) و از اسماء خمسه است. هم: مضاف اليه، محلا مجرور. هودا: بدل از (اخاهم). ما: حرف نفى. غيره: صفت براى (اله) و هاء: مضاف اليه، محلا مجرور. ان: حرف نفى. انتم: مبتدا، محلا مرفوع. الّا: حرف حصر و مفترون: خبر.
11/ 51
«اى قوم من! از شما بر اين [رسالت‌] اجرى نمى‌طلبم. اجر من جز بر عهده‌ى آن كسى كه مرا آفريده است، نيست. پس آيا تعقّل نمى‌كنيد؟» (51) اجرا: مفعول به دوّم. ان: حرف نفى.
نى: نون وقايه و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور.
11/ 52
«و اى قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، آن‌گاه به [درگاه‌] او توبه كنيد، تا از آسمان بر شما بارانى پيوسته فرستد و قوّتى بر قوّتتان فزايد و گنهكارانه [از حق‌] روى برمگردانيد.» (52) يرسل: فعل مضارع مجزوم، جواب طلب، براى التقاء ساكنين كسره گرفته است.
مدرارا: حال از (السماء) قوة: مفعول به دوّم. مجرمين: حال از فاعل (تتولّوا)
11/ 53
[قوم عاد] گفتند: «اى هود! تو براى ما دليلى روشن نياورده‌اى و ما به خاطر سخن تو ترك‌كننده‌ى خدايان خود نيستيم و ما به تو ايمان‌آورندگان نيستيم.» (53) جئتنا: فعل ماضى و ضمير بارز (ت) فاعل و نا: مفعول به، محلا منصوب. ما: مورد اوّل حرف نفى و مورد دوّم و سوّم ماء شبيه به ليس. نحن: هر دو مورد اسم آن، محلا مرفوع و تاركى و مؤمنين: هر دو مورد خبر و باء: هر دو مورد حرف جرّ زايد است.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 227
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست