responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 228


11/ 54
[قوم عاد گفتند:] «ما جز اين نمى‌گوييم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيبى رسانده‌اند.» [هود] گفت: «به راستى من خداوند را به شهادت مى‌طلبم و شما نيز شاهد باشيد كه من از آن چه شرك مى‌ورزيد، برى هستم.» (54) ان: حرف نفى. الّا: حرف حصر. ممّا- من: حرف جرّ+ ما: حرف مصدرى، محلا مجرور.
11/ 55
پس همگى شما در حق من مكر ورزيد و مرا مهلت مدهيد (55) جميعا: حال از فاعل كيدوا. در هر دو فعل فكيدونى و لا تنظرون نون: نون وقايه و حرف ياء از آخر فعل دوّم براى تخفيف حذف شده كه مفعول به و محلا منصوب است.
11/ 56
به راستى من بر خداوند، پروردگار خود و پروردگار شما توكّل كردم؛ هيچ جنبنده‌اى نيست مگر اين كه او [خداوند] گيرنده‌ى موى پيشانى [فرمانرواى هستى‌] اوست. بى‌شك پروردگار من بر راه راست است (56) ربّى: بدل از لفظ جلاله (اللّه) است و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور. ما: حرف نفى، من: حرف جرّ زايد، دابة: مجرور، مبتدا، محلا مرفوع. الّا: حرف حصر، هو: مبتدا، محلا مرفوع و آخذ: خبر آن.
11/ 57
پس اگر روى بگردانيد [بايد بدانيد كه‌] من به راستى آن چه را به خاطر آن به سوى شما فرستاده شده‌ام، به شما ابلاغ كردم، و پروردگارم قومى غير شما را جانشين [شما] خواهد كرد، و شما به او هيچ ضررى نمى‌توانيد برسانيد. قطعا پروردگار من بر هر چيزى نگهبان است (57) ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. غير: صفت قوما. شيئا: مفعول مطلق (لا يضرونه ضررا شيئا)
11/ 58
و چون فرمان [عذاب‌] ما فرا رسيد، هود و كسانى كه به همراه او ايمان آورده بودند، از جانب خويش به رحمتى نجات داديم و آنان را از عذابى سخت رهانيديم (58) لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب.
11/ 59
و اين [قوم‌] عاد بودند كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و رسولان او را نافرمانى نمودند و امر هر زورگوى ستيزه‌جوى را پيروى كردند (59)
11/ 60
و در اين دنيا و در روز قيامت لعنتى را به دنبال دارند. آگاه باشيد كه [قوم‌] عاد به پروردگارشان كفر ورزيدند. هان! نفرين بر عاد، قوم هود باد! (60) واو: نائب فاعل فعل اتبعوا.
الا: هر دو مورد حرف تنبيه. بعدا مفعول مطلق براى فعل محذوف (ابعدوا بعدا)
11/ 61
و به سوى [قوم‌] ثمود، برادرشان صالح را [فرستاديم‌]. گفت: «اى قوم من! خداوند را بپرستيد، براى شما هيچ خدايى غير از او نيست، او شما را از زمين پديد آورد و شما را در آن به آبادگرى گمارد، بنابراين از او آمرزش بخواهيد و به [درگاه‌] او توبه كنيد، به راستى كه پروردگار من نزديك [و] اجابت‌كننده است.» (61) اخاهم: مفعول به براى فعل محذوف (ارسلنا) و علامت نصب آن (الف) و از اسماء خمسه است. هم: مضاف اليه، محلا مجرور و صالحا: بدل از (اخاهم) مجيب: خبر دوّم.
11/ 62
[قوم ثمود] گفتند: «اى صالح! به راستى كه تو قبل از اين در ميان ما مايه‌ى اميدوارى بودى.
آيا تو ما را از اين كه آن چه را پدرانمان پرستيده‌اند بپرستيم، نهى مى‌كنى؟! و بى‌گمان ما از آن چه كه ما را به آن دعوت مى‌كنى سخت در شكيم.» (62) مرجوّا: خبر كان. ان: حرف ناصبه و مصدرى. مريب: صفت براى شك.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست