نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 252
13/ 19 پس آيا كسى كه مىداند كه آن چه از جانب پروردگارت به تو نازل شده است، حق است، مانند كسى است كه نابينا [كوردل] است؟ فقط خردمندان عبرت مىگيرند (19) ان: از حروف مشبهة بالفعل، ما: اسم موصول، اسم (انّ) محلا منصوب و الحق: خبر آن. در مورد دوّم ما: كافّه. اولو: فاعل، علامت رفع آن (واو) است. 13/ 20 كسانى [خردمندانى] كه به عهد الهى وفا مىكنند و ميثاق (الهى) را نمىشكنند (20) الّذين: صفت اولو الالباب، محلا مرفوع. 13/ 21 و كسانى كه به آن چه خداوند به پيوند آن فرمان داده است، مىپيوندند و از پروردگارشان مىترسند و از بدى حساب مىهراسند (21) الّذين: معطوف به (الّذين) صفت دوّم اولو الالباب. ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. 13/ 22 و كسانى كه به خاطر طلب خوشنودى پروردگارشان صبر كردند و نماز را برپاداشتند و از آن چه به آنان روزى داديم، پنهان و آشكارا انفاق كردند، و بدى را با نيكى دور مىكنند، ايشان سر انجام [نيك] سراى باقى را دارند (22) ابتغاء: مفعول له. سرّا: حال. اولئك: مبتدا، محلا مرفوع و جملهى لهم عقبى الدّار: خبر آن، محلا مرفوع. 13/ 23 [همان] بهشتهاى جاودانى كه ايشان و پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان كه نيكوكارند، در آن داخل مىشوند، و فرشتگان از هر درى بر ايشان وارد مىشوند (23) جنّات: بدل از عقبى. عدن: مضاف اليه. 13/ 24 [و مىگويند:] سلام بر شما به خاطر آن چه صبر كرديد. پس چه نيكو است سر انجام سراى باقى! (24) سلام: مبتدا، عليكم: جارّ و محلا مجرور، خبر، محلا مرفوع. نعم: فعل ماضى براى مدح. عقبى: فاعل، تقديرا مرفوع و مخصوص به مدح (الجنّة) محذوف است. 13/ 25 و كسانى كه پيمان خداوند را بعد از بستن آن مىشكنند، و آن چه خداوند به پيوند كردن آن فرمان داده است مىگسلند و در زمين فساد مىكنند، آنان براى خود لعنت دارند و بدى سراى باقى برايشان است (25) واو: استئنافيّه. الّذين: مبتدا، محلا مرفوع و جملهى اولئك لهم اللّعنة: خبر آن. جملهى لهم اللّعنة: خبر (اولئك) محلا مرفوع. اللعنه: مبتداى مؤخّر. 13/ 26 خداوند روزى [خود] را براى هر كسى كه بخواهد توسعه مىدهد و [براى هركس شايسته نداند]، فروبسته مىدارد، و [بعضى] به زندگى دنيا شادمان شدهاند، در حالى كه زندگى دنيا در [برابر] آخرت جز بهرهاى [اندك] نيست (26) واو: حاليّه. ما: حرف نفى. الحياة: مبتدا و الّا: حرف حصر و متاع: خبر آن. 13/ 27 و كسانى كه كافر شدهاند، گويند: «چرا از سوى پروردگارش معجزهاى [به دلخواه ما] بر او نازل نشده است؟» [اى پيامبر!] بگو: «بىشك خداوند هركس را كه بخواهد گمراه كند و هركس را كه [به درگاه او] بازگشت كند، به سوى خود هدايت مىنمايد.» (27) الّذين: فاعل، محلا مرفوع. لو لا: حرف تحضيض. جملهى يضل من يشاء: خبر (انّ) محلا مرفوع. من: هر دو مورد اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. 13/ 28 [همان] كسانى كه ايمان آوردهاند و قلبهايشان به ذكر خداوند آرام مىگيرد. آگاه باشيد كه با ذكر الهى قلبها آرامش مىيابد (28) الّذين: بدل از اسم موصول (من) دوّم. الا: حرف تنبيه.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 252