نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 253
13/ 29 كسانى كه ايمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند، بر ايشان خوش باد و خوش سر انجامى دارند (29) الّذين: مبتدا، محلا مرفوع و جملهى طوبى لهم: خبر (الّذين) طوبى: مبتدا، تقديرا مرفوع. 13/ 30 [اى پيامبر!] به اين سان تو را به ميان امّتى فرستاديم كه قبل از آنها امّتهايى آمده بودند تا آن چه بر تو وحى كرديم بر آنان بخوانى، در حالى كه آنان [به خداوند] رحمان كفر مىورزند. بگو: «او پروردگار من است، هيچ خدايى جز او نيست، بر او توكّل كردهام و بازگشت من به سوى اوست.» (30) كذلك: جارّ محلا مجرور، مفعول مطلق عاملش (ارسلناك) الّذى: مفعول به (اوحينا) واو: حاليّه. لا: حرف نفى جنس، اله: اسم لاى نفى جنس و خبرش (موجود) محذوف است، الّا: حرف استثناء و هو: بدل از خبر محذوف، محلا مرفوع. ياء: در آخر (متاب) مضاف اليه، محلا مجرور و براى تخفيف حذف شده است. 13/ 31 و اگر قرآنى بود كه كوهها از [عظمت] آن به حركت درمىآمدند، يا زمين به آن قطعهقطعه مىگشت، يا مردگان به آن به سخن درمىآمدند [بىشك همين قرآن بود و باز كافران ايمان نمىآوردند]. بلكه همهى امور از آن خداوند است. آيا كسانى كه ايمان آوردهاند، [از ايمان كافران] نوميد نشدهاند كه اگر خداوند مىخواست قطعا همهى مردم را هدايت مىكرد؟ و كسانى كه كفر ورزيدهاند به خاطر آن چه كردهاند، پيوسته بلايى كوبنده به [خود] آنان مىرسد و يا به نزديك خانههاى ايشان فرودمىآيد تا وعدهى خداوند فرارسد. به راستى خداوند در وعده خلاف نمىكند (31) لو: حرف شرط غير جازم. جملهى سيّرت به الجبال: خبر (انّ) محلا مرفوع. بل: حرف اضراب. جميعا: حال از (الامر) و مورد دوّم حال از (الناس) لا: حرف نفى، يزال: فعل مضارع ناقص و الّذين: اسم آن، محلا مرفوع و جملهى تصيبهم: خبر آن. قريبا: مفعول فيه، ظرف مكان. 13/ 32 و بىشك فرستادگان قبل از تو نيز ريشخند شدند. آنگاه به كسانى كه كفر ورزيدهاند، مهلت دادم، سپس ايشان را فروگرفتم. پس عقوبت من چگونه بود؟ (32) كيف: اسم استفهام، خبر (كان) محلا منصوب. عقاب: اسم كان، تقديرا مرفوع و ياء: در آخر مضاف اليه، محلا مجرور براى تخفيف حذف شده است. 13/ 33 پس [اى مشركان] آيا آن [خداوند] كه بر هر شخصى بدانچه كسب كرد، حاكم است [با بت بىجان برابر است]؟ و براى خداوند شريكانى قرار دادند. [اى پيامبر!] بگو: «نام آنان را ببريد [توصيفشان كنيد].» آيا او را به چيزى كه در روى زمين [وجود چيزى را] نمىشناسد، آگاه مىكنيد؟! يا سخنى سطحى [گفتار بىمعنى] مىگوييد؟ بلكه براى كسانى كه كفر ورزيدهاند، مكرشان آراسته شده است و از راه [خدا] بازداشته شدهاند، و هركس را كه خداوند گمراه گرداند، هيچ راهنمايى براى او نيست (33) أ: استفهام انكارى، من: اسم موصول، مبتدا، محلا مرفوع و خبرش (كمن ...) محذوف است. هو: مبتدا، محلا مرفوع. ام: هر دو حرف عطف. بل: حرف اضراب. 13/ 34 براى آنان در زندگى دنيا عذابى هست، ولى قطعا عذاب آخرت سختتر است، و براى ايشان از [عذاب] خداوند هيچ نگهدارندهاى نيست (34) لام: حرف ابتدا براى تاكيد بر سر مبتدا (عذاب) درآمده است.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 253