نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 262
15. [سورهى حجر (نام سرزمين ثمود، قوم صالح)، مكّى، 99 آيه] به نام خداوند بخشندهى مهربان 15/ 1 الف، لام، راء. اين، آيات كتاب [الهى] و قرآن مبين است (1) الر: از حروف مقطّعهى كتاب كريم است و محلى از اعراب ندارد. تلك: مبتدا، محلا مرفوع. 15/ 2 چه بسا كسانى كه كفر ورزيدند آرزو كنند كه كاشكى مسلمان بودند (2) ربما: كافّه و مكفوفه. لو: حرف شرط غير جازم. 15/ 3 [اى پيامبر!] ايشان [كافران] را بگذار تا بخورند و كامياب شوند و آرزوها، ايشان را سرگرم كند. پس به زودى خواهند دانست (3) يأكلوا: فعل مضارع مجزوم، جواب طلب. 15/ 4 و ما [اهل] هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر در حالى كه كتابى مشخّص داشتند (4) ما: حرف نفى. من: حرف جرّ زايد، قريه: مفعول به، محلا منصوب. الّا: حرف حصر. واو: حاليّه. كتاب: مبتداى مؤخّر. 15/ 5 هيچ امّتى از اجل خويش نه پيشى گيرد و نه واپس ماند (5) ما: هر دو حرف نفى، اجل: مفعول به. 15/ 6 و [كافران] گفتند: «اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است، مسلما تو ديوانهاى!» (6) اىّ: مناداى نكرهى مقصوده، محلا منصوب. ها: حرف تنبيه، الّذى: بدل از (اىّ) الذكر: نايب فاعل. لام: لام مزحلقه براى تاكيد بر سر خبر درآمده است. 15/ 7 «اگر از راستگويان هستى چرا فرشتگان را نزد ما نمىآورى؟» (7) لو ما: حرف عرض. 15/ 8 ما فرشتگان را جز به حق نازل نمىكنيم و در آن صورت، [كافران] مهلت داده نمىشوند (8) الّا: حرف حصر. اذا: حرف جواب، منظرين: خبر كانوا، علامت نصب آن (ياء) و (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (منظرا) است. 15/ 9 به يقين ما خود اين قرآن را نازل كردهايم و مسلما خود نيز حافظ آنيم (9) نا: هر دو اسم انّ، محلا منصوب و جملهى نحن نزّلنا الذكر: خبر (انّ)، محلا مرفوع. نحن: مبتدا، محلا مرفوع و جملهى نزّلنا الذّكر: خبر، محلا مرفوع. لام: لام مزحلقه براى تاكيد بر سر خبر آمده است. 15/ 10 و به تحقيق قبل از تو [نيز، پيامبرانى] به ميان امّتهاى پيشين فرستادهايم (10) 15/ 11 و هيچ پيامبرى بر آنان نيامد مگر آن كه او را استهزا مىكردند (11) من: حرف جرّ زايد، رسول: فاعل، محلا مرفوع. الّا: حرف حصر. جملهى يستهزءون: خبر كانوا، محلا منصوب. 15/ 12 بدين گونه آن را در دلهاى گنهكاران راه مىدهيم (12) كذلك: جارّ و مجرور، مفعول مطلق، عاملش فعل (نسلك) 15/ 13 [بنابراين، باز] به آن ايمان نمىآورند، و سنّت پيشينيان [اين گونه] گذشته است (13) 15/ 14 و اگر بر آنان درى از آسمان مىگشوديم كه پيوسته در آن عروج مىكردند (14) فظلّوا: فعل ماضى ناقص، واو: اسم ظلّ، محلا مرفوع و جملهى يعرجون: خبر ظلّ، محلا منصوب. 15/ 15 حتما بازمىگفتند: «جز اين نيست كه چشمبندى شدهايم، بلكه ما قومى سحرزده هستيم.» (15) لام: لام جواب (لو) ما: ماء كافّه. ابصار: نايب فاعل. بل: حرف اضراب انتقالى.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 262