نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 284
17/ 18 هركس [بهرهى] دنياى زودگذر را خواهد، برايش هر چه بخواهيم [و] براى هر كه بخواهيم در آن شتاب مىكنيم، سپس جهنّم را برايش قرار دهيم كه نكوهيده و راندهشده به آن درآيد (18) من: اسم شرط جازم، مبتدا، محلا مرفوع. ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. مذموما: حال از فاعل (هو) ضمير مستتر. مدحورا: حال دوّم. 17/ 19 و هركس [بهرهى] آخرت را بخواهد و با نهايت سعيش براى آن بكوشد و در حالى كه خود مؤمن باشد، پس ايشان سعيشان مشكور باشد (19) سعيها: مفعول مطلق و هاء: مضاف اليه، محلا مجرور. واو: حاليّه. جملهى كان سعيهم مشكورا: خبر براى (اولئك) سعى: اسم كان و مشكورا: خبر آن. 17/ 20 همه را، هم آنان [دنياجويان] و هم اينان [آخرت خواهان] را از عطاى پروردگارت مدد مىرسانيم و عطاى پروردگارت [بر كسى] ممنوع نباشد (20) كلّا: مفعول به مقدّم. هؤلاء: بدل از (كلّا) 17/ 21 بنگر كه چگونه بعضى از آنان را بر بعضى [ديگر] برترى بخشيدهايم، در حالى كه قطعا آخرت در درجات و برترى بزرگتر است (21) كيف: اسم استفهام، حال عاملش (فضّلنا) محلا منصوب. درجات و تفضيلا: هر دو تمييز است. 17/ 22 با خداوند، خدايى ديگر را قرار مده كه نكوهيده و وامانده نشينى (22) مع: مفعول فيه، ظرف مكان. فاء: فاء سببيّه مقدّر به (ان) ناصبه. 17/ 23 و پروردگارت حكم كرده است كه جز او را عبادت مكنيد و به پدر و مادر احسان كنيد؛ اگر يكى از آن دو، يا هر دو در نزد تو به پيرى رسند آن دو را افّ [كوچكترين اهانت و بيزارى] مگو و آن دو را [از خود] مران و با آن دو گفتار نيكو بگو (23) الّا- ان: حرف نصب و مصدرى+ لا: حرف نفى. الّا: حرف حصر. ايّاه: ضمير منفصل، مفعول به، محلا منصوب. احسانا: مفعول مطلق براى فعل محذوف. امّا- ان: حرف شرط جازم+ ما: حرف زايد. احد: فاعل و كلا: فاعل و ملحق به مثنى، علامت رفع آن (الف) و هما: هر دو مضاف اليه، محلا مجرور. اف: اسم فعل مضارع، و فاعل آن ضمير مستتر (انا) است. 17/ 24 و بر آن دو از محبّت پروبال فروتنى فرودآر و بگو: «اى پروردگار من! بر آن دو رحمت آور، همچنان كه آن دو [با رحمت] مرا در كودكى پروردهاند.» (24) كما: حرف جرّ، ما: حرف مصدرى، محلا مجرور. نون: نون وقايه و صغيرا: حال از ضمير مفعولى (ياء). 17/ 25 و پروردگارتان به آن چه در دلهاى شماست داناتر است، و اگر صالح باشيد مسلما او براى توبهكاران آمرزنده است (25) صالحين و غفورا: هر دو خبرند. 17/ 26 و به خويشاوند حقش را بپرداز و به مسكين و در رهمانده هم نيز، و هيچگونه تبذيرى مكن (26) ذا: مفعول به، علامت نصب آن (الف) كه از اسماء خمسه است و القربى: مضاف اليه، تقديرا مجرور. حق: مفعول به دوّم. تبذيرا: مفعول مطلق. 17/ 27 بىشك مبذّران برادران شياطين باشند، و شيطان به پروردگارش بسيار ناسپاس است (27)
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 284