responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 294


18/ 5
به آن [ادّعا] نه خودشان علمى دارند، نه پدرانشان، سخنى بزرگ است كه از دهان آنان برون مى‌آيد. جز دروغ نمى‌گويند (5) ما: حرف نفى. لا: حرف نفى زايد براى تاكيد. ان: حرف نفى. الّا: حرف حصر.
18/ 6
و اگر به اين سخن [قرآن‌] ايمان نيارند، شايد تو جان خود را در پى [اعراض‌] آنان از تأسّف تبه كنى (6) نفسك: مفعول به براى اسم فاعل (باخع) ان: حرف شرط جازم. اسفا: مفعول له.
18/ 7
بى‌گمان، ما آن چه كه بر روى زمين است، زينتى براى آن ساخته‌ايم تا آنان را بيازماييم كه كدامشان نكوكارترند (7) ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. لام: لام تعليل مقدّر به (ان) ناصبه. ايّهم: اسم استفهام، مبتدا، هم: مضاف اليه، محلا مجرور. عملا: تمييز.
18/ 8
و ما آن چه [از درخت و از گناه و سبزه‌] كه در روى زمين هست، [عاقبت‌] البتّه بيابانى خشك‌زار خواهيم ساخت (8) لام: لام مزحلقه براى تاكيد، ما: اسم موصول، مفعول به براى اسم فاعل (جاعلون) و صعيدا: مفعول به دوّم آن.
18/ 9
آيا پنداشتى كه [قصّه‌] اصحاب كهف و رقيم [آن سنگ نبشته‌] از آيات شگفت‌انگيز ما بوده‌اند؟! (9) ام: حرف عطف يا منقطعه به معنى (هل)
18/ 10
آن‌گه كه جوان‌مردان به غار پناه بردند و گفتند: «اى پروردگار ما! به ما از جانب خود رحمتى بخش و براى ما در كارمان سامان ده.» (10) اذ: مفعول فيه، محلا منصوب. رشدا: مفعول به.
18/ 11
آن‌گاه در آن غار ساليانى چند بر گوش‌هايشان پرده بركشيديم (11) سنين: مفعول فيه، ظرف زمان، عددا: صفت (سنين)
18/ 12
سپس آنان را بيدار كرديم تا معلوم كنيم كه كدام يك از آن دو گروه مدّتى را كه درنگ كرده‌اند بهتر شمارش مى‌كند (12) لام: لام تعليل مقدّر به (ان) ناصبه. اىّ: اسم استفهام، مبتدا.
امدا: مفعول به فعل (احصى)
18/ 13
ما اخبار آنان را به حق بر تو حكايت مى‌كنيم: آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم (13) هدى: مفعول به دوّم، تقديرا منصوب.
18/ 14
و دل‌هايشان را استوار ساختيم آن‌گاه كه بپاخاستند و گفتند: «پروردگار ما پروردگار آسمان‌ها و زمين است، ما هرگز جز او خدايى نمى‌خوانيم كه در آن صورت قطعا باطل گفته‌ايم.» (14) اذ: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. اذا: حرف جواب.
18/ 15
اين قوم ما جز او خدايانى اختيار كرده‌اند؛ چرا [بر حقانيّت خدايان خود] برهانى آشكار نمى‌آورد؟ پس كيست ستمكارتر از كسى كه [با شرك خود] بر خداوند دروغ بندد؟ (15) قوم:
بدل از هؤلاء (مبتدا)، لو لا: حرف تحضيض. فاء: استئنافيّه، من: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 294
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست