نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 323
21/ 11 و چه بسيار شهرهايى را كه [مردمش] ستمگر بودند، در هم شكستيم و بعد از ايشان قومى ديگر پديد آورديم (11) كم: اسم عددى، مفعول به مقدّم، محلا منصوب. آخرين: صفت (قوما)، علامت نصب آن (ياء) است. 21/ 12 پس وقتى كه عذاب ما را احساس كردند، ناگهان خود از آن گريختند (12) لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. اذا: فجائيّه، محلّى از اعراب ندارد. 21/ 13 نگريزيد و به سوى چيزى كه در آن به ناز و نعمت بوديد و نيز به مسكنهاى خود بازگرديد، شايد شما بازخواست شويد (13) ما: اسم موصول، محلا مجرور. 21/ 14 گويند: «اى واى بر ما! به راستى ما ستمگر بوديم.» (14) ويلنا: مناداى مضاف و نا: مضاف اليه، محلا مجرور. 21/ 15 پس پيوسته سخنانشان اين است تا آن كه آنان را مانند گياه دروشدهى بىجان گردانيم (15) ما: حرف نفى، زالت: فعل ماضى ناقص و تلك: اسم آن، محلا مرفوع. حصيدا: مفعول به دوّم و خامدين: صفت آن، علامت نصب آن (ياء) و (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (خامدا) است. 21/ 16 و ما آسمانى و زمين و هر چيز بين آن دو را به بازيچه نيافريدهايم (16) لاعبين: حال از فاعل (خلقنا) 21/ 17 اگر مىخواستيم كه بازيچهاى بگيريم، بىشك آن را به اختيار خود مىگرفتيم كه اگر [اين كار را] انجام مىداديم (17) لو: حرف شرط غير جازم. ان: حرف شرط جازم. فاعلين: خبر (كان) علامت نصب آن (ياء) و (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (فاعلا) است. 21/ 18 بلكه ما با حق بر سر باطل مىكوبيم، پس آن را فرومىشكند و به ناگاه آن نابود گردد و واى بر شما از آن چه وصف مىكنيد (18) بل: حرف اضراب انتقالى. اذا: فجائيّه، محلّى از اعراب ندارد. الويل: مبتداى مؤخّر. 21/ 19 و هر كه در آسمانها و زمين است از آن اوست و كسانى كه نزد اويند از پرستش او تكبّر نمىورزند و خسته نمىشوند (19) 21/ 20 [آنان] شب و روز تسبيح مىكنند [و] سستى نمىورزند (20) 21/ 21 آيا خدايانى از زمين به پرستش گرفتهاند كه آنان [مردگان را] زنده مىكنند (21) 21/ 22 اگر در آن دو [آسمان و زمين] جز خداوند، خدايانى [ديگر] بود بىشك آن دو تباه مىشدند، پس خداوند، پروردگار عرش از آن چه توصيف مىكنند منزّه است (22) كان: فعل ناقص و آلهة: اسم آن. الّا: به معنى غير اسم است و الّا اللّه: هر دو صفت براى (آلهة). لام: جواب شرط. سبحان: مفعول مطلق براى فعل (اسبّح) محذوف. ربّ: صفت لفظ جلاله. 21/ 23 [خداوند] در آن چه انجام مىدهد بازخواست نمىشود و آنان [انسانها] بازخواست مىشوند (23) 21/ 24 آيا به جاى او خدايانى به پرستش گرفتهاند؟ بگو: «برهانتان را بياوريد.» اين [قرآن حكيم] سخن كسانى است كه همراه منند و سخن كسانى است كه قبل از من بودهاند، بلكه بيشترشان حق [توحيد] را نمىدانند و خود روى گردانند (24) بل: حرف اضراب انتقالى.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 323