نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 329
21/ 82 و بعضى از شياطين بودند كه براى او غوّاصى مىكردند و كارهايى غير از آن [مانند ساختن قصر و مجسّمه و ظروف] انجام مىدادند و ما حافظ آنان بوديم (82) من: اسم موصول، مبتدا، محلا مرفوع. دون: مفعول فيه، ظرف مكان. 21/ 83 و ايّوب را [ياد آر] آنگاه كه پروردگارش را ندا در داد كه «به من رنج رسيده است در حالى كه تو مهربانترين مهربانانى.» (83) ايّوب: مفعول به براى فعل محذوف (اذكر) 21/ 84 سپس [دعاى] او را اجابت كرديم و رنجى كه به او رسيده بود برطرف ساختيم و خانوادهاش و همانند آنان را همراه ايشان به او بخشيديم كه رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادتپيشگان باشد (84) ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. رحمة: مفعول له. 21/ 85 و اسماعيل و ادريس و ذو الكفل را [ياد آر] كه همگى از صابران بودند (85) اسماعيل: مفعول به براى فعل محذوف (اذكر) 21/ 86 و ما آنان را در رحمت خود داخل كرديم. بىشك ايشان از صالحان بودند (86) 21/ 87 و ذو النّون [صاحب ماهى، همان يونس] را [ياد آر] آنگاه كه خشمناك برفت و گمان كرد كه هرگز بر او تنگ نمىگيريم. آنگاه در تاريكى ندا در داد كه: «هيچ خدايى جز تو نيست تو منزّهى، به راستى من از ستمكاران بودم.» (87) ان: حرف تفسر. لا: لاى نفى جنس و آله: اسم لاى نفى جنس، الّا: حرف حصر، انت: بدل از خبر محذوف (موجود) سبحان: مفعول مطلق براى فعل محذوف (اسبّح) 21/ 88 آنگاه [دعاى] او را اجابت كرديم و او را از غم نجات بخشيديم و بدين گونه مؤمنان را نيز نجات مىبخشيم (88) كذلك: مفعول مطلق و عاملش (ننجى) است. 21/ 89 و زكريّا را [ياد آر] آنگاه كه پروردگارش را ندا در داد كه: «اى پروردگار من! مرا تنها [بىفرزند] مگذار، در حالى كه تو بهترين وارثانى.» (89) فردا: حال از (ياء) ضمير متكلّم. 21/ 90 آنگاه [دعاى] او را اجابت كرديم و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را براى او شايسته گردانديم، البتّه آنان در كارهاى نيك مىشتافتند و ما را با اميد و بيم مىخواندند و براى ما فروتن بودند (90) رغبا: حال.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 329