responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 368


26/ 20
گفت: «آن [قتل قبطى‌] را زمانى انجام دادم كه از گمراهان بودم.» (20) اذا: حرف جواب.
26/ 21
«و چون از شما ترسيدم، از شما گريختم، سپس پروردگارم برايم حكمت بخشيد و مرا از پيامبران قرار داد.» (21) لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب.
26/ 22
«و اين نعمتى است كه منّتش را بر من مى‌نهى كه بنى اسرائيل [فرزندان يعقوب‌] را بنده گرفته‌اى؟» (22)
26/ 23
فرعون گفت: «پروردگار جهانيان چيست؟» (23) ما: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع، و ربّ: خبر آن.
26/ 24
[موسى‌] گفت: «اگر يقين داشته باشيد، [او] پروردگار آسمان‌ها و زمين است و آن چه در بين آن دو است.» (24) ربّ: خبر براى مبتداى (هو) محذوف.
26/ 25
[فرعون‌] به كسانى كه در پيرامونش بودند گفت: «آيا نمى‌شنويد؟» (25)
26/ 16
[موسى‌] گفت: «پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شماست.» (26)
26/ 27
[فرعون‌] گفت: «واقعا پيامبرتان كه به سوى شما فرستاده شده است، ديوانه است.» (27)
26/ 28
[موسى‌] گفت: «اگر تعقّل كنيد، [او] پروردگار مشرق و مغرب است و آن چه در بين آن دو است.» (28)
26/ 29
[فرعون‌] گفت: «اگر خدايى غير از من برگزينى، به يقين تو را از زندانيان قرار مى‌دهم.» (29) لام: لام موطّئه براى قسم. غير: مفعول به، تقديرا منصوب.
26/ 30
[موسى‌] گفت: «اگر چه برايت چيزى آشكار [معجزه‌اى روشن‌] بياورم؟» (30)
26/ 31
[فرعون‌] گفت: «اگر از صادقان هستى، بيارش.» (31)
26/ 32
آن‌گاه [موسى‌] عصاى خود در انداخت و ناگهان آن به شكل اژدهاى آشكارى درآمد (32) اذا:
حرف مفاجاة.
26/ 33
و [موسى‌] دست خود را [از گريبانش‌] برآورد، و ناگه آن به چشم ناظران روشن [يد بيضاء] درآمد (33)
26/ 34
[فرعون‌] به اشراف پيرامون خود گفت: «واقعا اين [مرد] يك جادوگرى دانا بود.» (34)
26/ 35
«او همى‌خواهد كه با سحرش شما را از ديار خويشتن بيرون كند، تا نظر شما چه باشد.» (35) ما ذا: اسم استفهام، مفعول به مقدّم، محلا منصوب.
26/ 36
[اشراف قوم‌] گفتند: «او و برادرش را در بند دار و [آنگه‌] گردآورندگان [جارزنان و مأموران خود را] در شهرها روان كن.» (36) حاشرين: مفعول به، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (حاشرا) است.
26/ 37
«تا تمام ساحران ماهران را نزد تو بازآورند.» (37) يأتو: فعل مضارع، جواب طلب، علامت جزم آن حذف (نون) است.
26/ 38
«سپس آن ساحران در موعد روزى معيّن گرد آورده شدند.» (38)
26/ 39
و به مردم گفته شد: «آيا شما هم گرد مى‌آييد؟» (39)

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 368
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست