نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 410
30/ 51 و گر باد [سوزان] فرستيم و آن [باغ و كشتزار] را زردشده بينند، بىگمان بعد از آن كفر ورزند (51) مصفرا: حال. 30/ 52 پس قطعا تو مردگان را نمىتوانى شنوا گردانى و به ناشنوايان آنگاه كه پشت كنند، نمىتوانى صدايى بشنوانى (52) الدعاء: مفعول به دوّم. مدبرين: حال. 30/ 53 و تو هدايتكنندهى نابينايان از گمراهيشان نيستى، تو تنها كسانى را شنوا گردانى كه به آيات ما ايمان آرند و خود اهل تسليماند (53) ما: ماء شبيه به (ليس) و انت: اسم آن، محلا مرفوع و بهادى: خبر آن، محلا منصوب. ان: حرف نفى. الّا: حرف حصر. من: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. 30/ 54 خداوند كسى است كه شما را ناتوان آفريد، سپس بعد از ناتوانى قوت بخشيد، سپس بعد از قوت، ضعف و پيرى پديد آورد، هر چه خواهد آفريند و او داناى تواناست (54) ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. 30/ 55 و روزى كه قيامت برپاگردد، گنهكاران قسم خورند كه [در دنيا] ساعتى درنگ نكردهاند. بدين گونه منحرف شدند (55) غير: مفعول فيه، ظرف زمان. كذلك: مفعول مطلق، عاملش (يؤفكون) 30/ 56 و كسانى كه علم و ايمان يافتهاند، گويند: «به راستى شما طبق كتاب الهى تا روز رستاخيز درنگ كردهايد، و اين، روز رستاخيز است ولى شما نمىدانستيد (56) 30/ 57 و در چنين روزى كسانى كه ستم پيشه كردهاند، عذرخواهيشان سود ندهد و توبهى ايشان پذيرفته نشود (57) 30/ 58 و به راستى ما در اين قرآن براى مردم هر گونه مثلى زدهايم و اگر بر آنان آيهاى آورى، بىگمان كفرورزان گويند: «شما جز اهل باطل نيستيد.» (58) ان: حرف نفى و انتم: مبتدا، محلا مرفوع. الّا: حرف حصر. مبطلون: خبر. 30/ 59 بدين گونه خداوند بر دلهاى آنان كه [حق را] نمىدانند، مهر مىنهد (59) 30/ 60 پس صبر پيشه كن! به يقين وعدهى الهى حق است، و مبادا كسانى كه به يقين نرسيدهاند، تو را خوار و سبك گردانند (60)
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 410