responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 448


37/ 52
كه مى‌گفت: «آيا به راستى تو از تصديق‌كنندگانى؟» (52)
37/ 53
«آيا وقتى كه مرديم و خاك و استخوان‌هايى [پوسيده‌] شديم، آيا واقعا ما كيفر خواهيم يافت؟» (53)
37/ 54
[سپس انسان مؤمن‌] گويد: «آيا شما [از آن رفيق ناباور] اطلاع داريد؟» (54)
37/ 55
آن‌گاه اطلاع يابد و او را در ميانه‌ى دوزخ بيند (55)
37/ 56
[و به او] گويد: «به خدا سوگند كه نزديك بود مرا نيز به هلاكت كشانى» (56) تاء: حرف قسم. ان: مخفّفه از مثقّله.
37/ 57
«و اگر رحمت پروردگارم نبود، بى‌شك من نيز از حاضرشدگان [در دوزخ‌] بودم.» (57) لو لا: حرف شرط غير جازم. نعمة: مبتدا و خبرش محذوف است.
37/ 58
[از خوشحالى به دوستان خود] گويد: «پس آيا ما ديگر نمى‌ميريم؟» (58)
37/ 59
«مگر همان مرگ نخستين‌مان و ما از عذاب‌شدگان نيستيم؟» (59) الّا: حرف استثنا و موتتنا: مستثنى و نا: مضاف اليه، محلا مجرور.
37/ 60
«به راستى اين [بهشت الهى‌] همان كاميابى بزرگ است.» (60) هذا: اسم (انّ) محلا منصوب. لام: لام مزحلقه براى تاكيد بر سر خبر درآمده است و جمله‌ى لهو الفوز العظيم:
خبر (انّ) محلا مرفوع.
37/ 61
بايد اهل عمل براى چنين [اجرى‌] بكوشند (61)
37/ 62
آيا اين پذيرايى بهتر است يا درخت تلخ زقّوم؟ (62)
37/ 63
به راستى ما آن را مايه‌ى آزمايش ستمگران قرار داده‌ايم (63) فتنه: مفعول به دوّم.
37/ 64
البتّه آن درختى است كه از قعر دوزخ مى‌رويد (64)
37/ 65
ميوه‌اش گويى سرهاى شياطين است (65)
37/ 66
آن‌گاه آنان [اهل دوزخ‌] خورندگان آنند و آكندگان شكم از آن (66)
37/ 67
سپس البتّه براى ايشان در پى آن آميخته‌اى از آب جوشان هست (67) لام: لام ابتدا براى تاكيد.
37/ 68
سپس البتّه بازگشتشان به جانب دوزخ است (68) لام: لام مزحلقه براى تاكيد.
37/ 69
بى‌شك ايشان پدرانشان را گمراه يافتند (69) ضالين: مفعول به دوّم.
37/ 70
پس ايشان در پى آنان شتافتند (70)
37/ 71
و به راستى قبل از آنان اكثر پيشينيان گمراه شدند (71)
37/ 72
و به راستى در بين آنان هشداردهندگانى فرستاديم (72)
37/ 73
پس ببين عاقبت هشداريافتگان چگونه بوده است (73) كيف: اسم استفهام، خبر مقدّم (كان) محلا منصوب.
37/ 74
مگر بندگان اخلاص‌يافته‌ى خداوند (74) الّا: حرف استثناء، عباد: مستثنى.
37/ 75
و به راستى نوح ما را ندا در داد، و ما نيز چه نيكو پاسخ‌دهنده‌ايم (75) نعم: فعل براى مدح و مجيبون: فاعل آن و مخصوص به مدح (نحن) محذوف است.
37/ 76
و ما او و خانواده‌اش را از اندوه بزرگ نجات بخشيديم (76)

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 448
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست