نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 449
36/ 77 و تنها نژاد او را باقى نهاديم (77) هم: ضمير فصل. الباقين: مفعول به دوّم. 37/ 78 و بر او در ميان آيندگان آوازهى نيك نهاديم (78) 36/ 79 در ميان جهانيان سلام بر نوح (79) 37/ 80 به راستى ما بدين گونه نيكوكاران را جزا مىدهيم (80) كذلك: مفعول مطلق عاملش (نجزى) است. 37/ 81 راستى او از بندگان مؤمن ما بود (81) 36/ 82 سپس ديگران را غرقه كرديم (82) 37/ 83 و به راستى ابراهيم از پيروان اوست (83) 37/ 84 آنگاه كه قلبى سليم به درگاه پروردگارش آورد (84) 37/ 85 پس آنگاه به پدرش و قومش گفت: «چه چيزى مىپرستيد؟» (85) اذا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب، بدل از (اذ) در آيهى پيشين. 37/ 86 «آيا به دروغ در برابر خداوند، خدايانى ديگر مىخواهيد؟» (86) افكا: مفعول به مقدّم، آلهة: بدل از (افكا) 37/ 87 «پس گمان شما به پروردگار جهانيان چيست؟» (87) ما: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع. 37/ 88 سپس نظرى به ستارگان انداخت (88) نظرة: مفعول مطلق. 37/ 89 آنگاه گفت: «راستى من بيمارم.» (89) 37/ 90 پس پشتكنان از او روى برتافتند (90) مدبرين: حال و علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (مدبرا) است. 37/ 91 سپس روى به خدايان آنان آورد و گفت: «چرا نمىخوريد؟» (91) 37/ 92 «شما را چه شده است كه سخن نمىگوييد؟» (92) ما: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع. 37/ 93 پس با دست راست ضربهاى شديد بر سر آنان زد (93) ضربا: مفعول مطلق براى فعل محذوف. 37/ 94 آنگاه شتابان به سوى او روى آوردند (94) 37/ 95 [ابراهيم] گفت: «آيا چيزى كه مىتراشيد، مىپرستيد؟» (95) ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. 37/ 96 در حالى كه خداوند شما را و آن چه را كه مىسازيد، آفريده است (96) 37/ 97 گفتند: «براى او بنايى [كورهى آتشى] برسازيد و او را در آتش بيندازيد.» (97) 37/ 98 آنگاه خواستند كه براى او نيرنگى كنند، ولى ما آنان را پست گردانديم (98) الاسفلين: مفعول به دوّم، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن است. 37/ 99 و [ابراهيم] گفت: «راستى من به سوى پروردگارم روانم كه به زودى مرا هدايت خواهد فرمود.» (99) 37/ 100 «اى پروردگار من! براى من از شايستگان [فرزندانى] ببخش.» (100) 37/ 101 آنگاه او [ابراهيم] را به جوانى بردبار [اسماعيل] بشارت داديم (101) 37/ 102 و چون در مقام كوشش به او رسيد، گفت: «اى پسرك من! به راستى من در خواب ديدم كه سر تو را مىبرم، پس ببين [در اين امر] چه نظر دارى؟» گفت: «اى پدر عزيز من! به آن چه مأمور شدهاى، انجام بده، كه اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهى يافت.» (102) مع: مفعول فيه، ظرف مكان. ما ذا: اسم استفهام، مفعول به براى (ترى) محلا منصوب.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 449