نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 476
40/ 78 و به راستى قبل از تو پيامبرانى را فرستاديم كه از [قصّه] بعضى از آنان با تو گفتهايم و از [قصّه] بعضى از آنان با تو نگفتهايم، و هيچ پيامبرى حق ندارد كه جز به اذن الهى معجزهاى بياورد. پس هرگاه امر الهى فرارسد، [بين اهل كفر و اهل ايمان] به حق داورى شود و باطلانگاران انگاران در آنجا زيانكار شوند (78) من: هر دو مبتداى مؤخّر، محلا مرفوع. ما: حرف نفى. الّا: حرف استثنا. هنالك: اسم اشاره، مفعول فيه، ظرف مكان، محلا منصوب. 40/ 79 خداوند كسى است كه براى شما چارپايان را آفريده است تا بر برخى از آنها سوار شويد و از بعضى از آنها بخوريد (79) 40/ 80 و در آنها براى شما منافعى هست و نيز به وسيلهى آنها به مقصدى كه در دلهايتان است، برسيد، و بر روى آنها و بر كشتىها حمل شويد (80) لام: لام تعليل مقدّر به (ان) ناصبه. 40/ 81 و به شما آيات خويش را نشان مىدهد، پس كدام يك از آيات الهى را انكار مىكنيد؟ (81) اىّ: اسم استفهام، مفعول به مقدّم. 40/ 82 آيا در روى زمين سير نكردهاند كه ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودهاند چگونه بوده است؟ آنان بيشتر از ايشان و نيرومندتر و پراثرتر در روى زمين بودهاند، ولى آن چه فراهم مىآورند، ايشان را بىنياز نساخت (82) كيف: اسم استفهام، خبر براى (كان) محلا منصوب. قوة: تمييز. 40/ 83 و آنگاه كه پيامبرانشان براى ايشان دلايل آشكار آوردند، به آن چه از علم نزد خود داشتند، شادمان شدند [غرور ورزيدند] و جزاى آن چه به ريشخندش مىگرفتند، آنان را فروگرفت (83) 40/ 84 و هنگامى كه خشم ما را ديدند، گفتند: «تنها به خداوند ايمان آورديم و به آن چه شركورزان بوديم، كفر ورزيديم.» (84) وحده: حال و ها: مضاف اليه، محلا مجرور. مشركين: خبر براى (كان). 40/ 85 ولى هنگامى كه خشم ما را ديدند، ديگر ايمانشان برايشان سودى نداد، اين سنت الهى است كه در بين بندگانش رايج بوده است، و كافران در آنجا زيانكار شدند (85) سنّة: مفعول مطلق براى فعل محذوف. الّتى: اسم موصول، صفت براى (سنّة)، محلا منصوب.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 476