نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 493
43/ 48 و ما هيچ نشانهاى به ايشان نشان نداديم مگر آن كه آن از همانندش بزرگتر بود، و ما آنان را به وسيلهى عذاب فروگرفتيم، باشد كه ايشان بازگردند (48) الّا: حرف حصر. هى: مبتدا، محلا مرفوع. 43/ 49 و [در گرفتارى به موسى] گفتند: «اى ساحر! براى ما پروردگارت را به خاطر عهدى كه با تو دارد، به دعا بخوان. البتّه ما نيز هدايت يافتهايم.» (49) 43/ 50 و هنگامى كه عذاب را از آنان برطرف كرديم، ناگهان آنان پيمانشكنى كردند (50) 43/ 51 و فرعون در ميان قومش ندا در داد و گفت: «اى قوم من! آيا فرمانروايى مصر و اين نهرها كه از زير [قصر] من روان است، مال من نيست؟ آيا نمىبينيد؟» (51) 43/ 52 بلكه من بهترم از اين كسى [موسى] كه او بىمقدار است و نزديك نيست كه فصيح سخن گويد (52) ام: حرف عطف به معنى (بل) اضراب. الّذى: بدل از (هذا) محلا مجرور. جملهى يبين: خبر براى (يكاد) محلا منصوب. 43/ 53 پس چرا دستبندهايى زرّين براى او افكنده نشده، يا به همراه او فرشتگانى نيامدهاند كه همراهى كنند (53) مقترنين: حال از (الملائكه). 43/ 54 پس [فرعون] قومش را سبكسر ساخت، آنگاه از او اطاعت كردند، به راستى آنان قومى نافرمان بودند (54) 43/ 55 و هنگامى كه ما را به خشم آوردند، از ايشان انتقام گرفتيم و همهى ايشان را غرق ساختيم (55) اجمعين: تاكيد معنوى براى (هم) 43/ 56 و ايشان را پيشينهاى [بد] و مثلى براى پسينيان قرار داديم (56) 43/ 57 و هنگامى كه [ماجراى] پسر مريم مثل زده شد، آنگاه قوم تو [كافران قريش] از آن [از روى استهزا] فرياد زدند (57) مثلا: حال. اذا: فجائيّه. 43/ 58 و گفتند: «آيا خدايان ما بهترند يا او [عيسى]؟» و آن [مثل] را جز از راه جدل براى تو نزدند. بلكه ايشان قومى ستيزهجويند (58) ام: حرف عطف. الّا: حرف حصر و جدلا: مفعول له. بل: حرف اضراب. 43/ 59 او [عيسى] جز بندهاى نيست كه بر او نعمت بخشيدهايم و او را مثلى براى بنى اسرائيل قرار دادهايم (59) ان: حرف نفى و هو: مبتدا، محلا مرفوع و الّا: حرف حصر. 43/ 60 و اگر مىخواستيم يقينا به جاى شما فرشتگانى در روى زمين قرار مىداديم كه جانشين گردند (60) لو: حرف شرط غير جازم.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 493