نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 518
50. [سورهى ق (قاف) مكّى، 45 آيه] به نام خداوند بخشندهى مهربان 50/ 1 قاف، سوگند به قرآن مجيد (1) قاف: از حروف مقطّعهى قرآن مجيد است و محلى از اعراب ندارد. 50/ 2 بلكه [كافران] تعجّب كردهاند از اين كه از بين خودشان هشداردهندهاى بر ايشان آمده است، و كافران گويند: «اين چيزى عجيب است.» (2) بل: حرف اضراب. ان: حرف مصدرى. 50/ 3 «آيا آنگاه كه مرديم و خاك شديم [دوباره زنده مىشويم؟!]، اين بازگشتى بعيد است.» (3) 50/ 4 به يقين مىدانيم كه زمين از [اجساد] شان چه مىكاهد، و نزد ما كتابى محفوظ است (4) 50/ 5 بلكه حق را آنگاه كه به سراغشان آمد تكذيب كردند، و آنان در كارى آشفتهاند (5) بل: حرف اضراب (روى برگردانيدن) 50/ 6 آيا به آسمان بالاى سرشان ننگريستهاند كه چگونه آن را بنا نهادهايم و آن را زينت بخشيدهايم و هيچ شكاف و خللى ندارد (6) كيف: اسم استفهام، حال از ضمير غايب در (بنيناها) محلا منصوب. 50/ 7 و زمين را گسترش دادهايم و در آن لنگرهاى استوار [كوهها] را درافكندهايم و در آن از هر گونه جفت زيبا روياندهايم (7) الارض: مفعول به براى فعل (مددنا) محذوف. 50/ 8 به خاطر روشنگرى و پندآموزى براى هر بندهى توبهكارى (8) تبصرة: مفعول له. 50/ 9 و از آسمان آبى پربركت نازل كرديم، آنگاه به وسيلهى آن باغها و دانهى درو كردنى رويانديم (9) 50/ 10 و درختان خرماى بلنداندام كه خوشهى به هم پيوسته دارد (10) 50/ 11 تا مايهى رزقى براى بندگان باشد و به وسيلهى آن سرزمين مرده را زنده كرديم؛ رستاخيز نيز بدين گونه است (11) رزقا: مفعول مطلق براى فعل محذوف. كذلك: جارّ و محلا مجرور، الخروج: مبتداى مؤخّر و خبر مقدّم آن محذوف است. 50/ 12 قبل از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود [قوم صالح] به تكذيب پرداختند (12) 50/ 13 و نيز عاد [قوم هود] و فرعون و قوم لوط (13) 50/ 14 و اهل ايكه [قوم شعيب] و قوم تبّع [اهل يمن] همگى، پيامبران را دروغگو شمردند، آنگاه وعيد من بر آنان تحقّق يافت (14) كلّ: مبتدا و جملهى كذّب: خبر آن، محلا مرفوع. 50/ 15 آيا از آفرينش نخستين عاجز مانده بوديم [تا به بعث و حشر دوباره نپردازيم]؟ بلكه ايشان از آفرينش جديد در ترديداند (15) بل: حرف اضراب.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 518