نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 548
59/ 17 و عاقبت آن دو [شيطان و كافر] چنين است كه بىشك هر دو در آتشاند، جاودانه در آنند، و اين جزاى ستمگران [كافران] است (17) خالدين: حال. 59/ 18 هان! اى كسانى كه ايمان آوردهايد، تقواى الهى پيشه كنيد و هركس بايد بنگرد كه براى فردا چه چيز پيش فرستاده است، و باز تقواى الهى پيشه كنيد، به راستى خداوند به آن چه عمل مىكنيد، آگاه است (18) الّذين: بدل از (اىّ) محلا منصوب. ما: مفعول به، محلا منصوب. 59/ 19 و همچون كسانى مباشيد كه خداوند را فراموش كردند و او نيز خود ايشان را از يادشان برد، اينان همان نافرمانانند (19) هم: ضمير فصل. 59/ 20 اهل آتش و اهل بهشت برابر نيستند، اهل بهشت همان رستگارانند (20) 59/ 21 اگر اين قرآن را بر كوهى فروفرستاده بوديم، قطعا آن را از خشيت خداوند خاشع و فروپاشيده مىديدى، و اين مثالها را براى مردم مىزنيم باشد كه ايشان تفكّر كنند (21) لو: حرف شرط غير جازم، القرآن: بدل. خاشعا و متصدّعا: هر دو حال است. از ضمير غايب (ه) الامثال: بدل. 59/ 22 او خداوندى است كه هيچ خدايى جز او نيست، داناى نهان و آشكار، او بخشندهى مهربان است (22) الّذى: اسم موصول، صفت لفظ جلاله (اللّه) محلا مرفوع. لا: حرف نفى جنس، الّا: حرف استثنا و هو: بدل از خبر محذوف (موجود) محلا مرفوع. عالم: خبر دوّم. 59/ 23 او خداوندى است كه هيچ خدايى جز او نيست، همان فرمانرواى پاك بىعيب مؤمن نگهبان عزّتمند مسلّط صاحب كبرياست، منزّه است خداوند از آن چه شرك مىورزند (23) الملك: صفت براى لفظ جلاله و هفت مورد بعد از آن نيز براى لفظ جلاله (اللّه) صفتاند. سبحان: مفعول مطلق براى فعل محذوف (اسبّح يا نسبّح) 59/ 24 او خداوند آفريدگار پديدآرندهى صورتگر است كه نامهاى نيك خاصّ اوست، آنچه در آسمانها و زمين است او را تسبيح مىگويند: و او عزّتمند حكيم است (24) الخالق: صفت براى لفظ جلاله و دو مورد ديگر نيز.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 548