responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 562


67. [سوره‌ى ملك (فرمانروايى) مكّى، 30 آيه‌]
به نام خداوند بخشنده‌ى مهربان‌
67/ 1
بزرگوار است كسى كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست (1) الّذى:
اسم موصول، فاعل، محلا مرفوع. الملك: مبتداى مؤخّر.
67/ 2
كسى كه مرگ و زندگى را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكردارتريد، و او عزّتمند آمرزنده است (2) الّذى: بدل از اسم موصول آيه‌ى اوّل، محلا مرفوع. لام: لام تعليل مقدّر به (ان) ناصبه. ايّكم: اسم استفهام، مبتدا و كم: مضاف اليه، محلا مجرور. عملا: تمييز.
67/ 3
كسى كه هفت آسمان را طبقه طبقه آفريد، در آفريده‌هاى [خداوند] رحمان هيچ‌گونه تفاوت نمى‌بينى، باز چشم بگردان، آيا هيچ خللى مى‌بينى؟ (3) الّذى: بدل از (الغفور)، طباقا: صفت براى (سبع)، ما: حرف نفى. هل: حرف استفهام، من فطور: مفعول به، محلا منصوب.
67/ 4
سپس دوباره چشم بگردان، تا چشمت خسته و ناتوان به سويت بازگردد (4) كرّتين:
جانشين مفعول مطلق. خاسا: حال از (البصر)، واو: حاليّه.
67/ 5
و به يقين آسمان دنيا را با چراغ‌هايى زينت بخشيديم، و آن‌ها را براى راندن شياطين قرار داديم، و براى آنان عذاب آتش سوزان آماده ساختيم (5) لام: لام تاكيد. قد: حرف تحقيق.
رجوما: مفعول به دوّم.
67/ 6
و براى كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزيده‌اند، عذاب جهنّم است و چه بد سر انجامى است (6) بئس: فعل ماضى ذمّ، المصير: فاعل آن و مخصوص به ذمّ (جهنّم) محذوف است.
67/ 7
هنگامى كه در آن افكنده شوند، خروش آن را شنوند در حالى كه آن بر مى‌جوشد (7) واو:
حاليّه. هى: مبتدا، محلا مرفوع.
67/ 8
نزديك است كه از خشم شكافته گردد، هرگاه كه گروهى در آن افكنده شوند، نگهبانانش از ايشان پرسند: «آيا هشداردهنده‌اى سراغ شما نيامد؟» (8) تكاد: فعل مضارع قرب و رجا و جمله‌ى تميّز من الغيظ: خبر براى (تكاد) محلا منصوب و اسم آن ضمير مستتر (هى) است.
كلّما: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب.
67/ 9
گويند: «آرى، هشداردهنده‌اى سراغ ما آمد، آن‌گاه تكذيب كرديم و گفتيم: خداوند هيچ‌چيزى نازل نكرده است، شما جز در گمراهى بزرگ نيستيد.» (9) بلى: حرف جواب. ما: حرف نفى. الّا: حرف حصر.
67/ 10
و گويند: «اگر شنيده بوديم و تعقّل مى‌ورزيديم در زمره‌ى اهل آتش سوزان نبوديم (10) لو:
حرف شرط غير جازم. جمله‌ى نسمع: خبر براى (كنّا)، محلا منصوب. ما: حرف نفى.
67/ 11
پس به گناهشان اعتراف مى‌كنند، لعنت باد بر اهل آتش فروزان! (11) سحقا: مفعول مطلق براى فعل محذوف.
67/ 12
به راستى كسانى كه در نهان از پروردگارشان مى‌ترسند، آمرزش و اجر بسيار بزرگى دارند (12)

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 562
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست