responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 564


67/ 27
هنگامى كه آن [وعده‌ى الهى‌] را نزديك بينند، چهره‌هاى كفرورزان تيره گردد، و گفته شود «اين همان است كه آن را طلب مى‌كرديد!» (27) زلفة: مفعول به دوّم. هذا: مبتدا، محلا مرفوع و الّذى: خبر، محلا مرفوع و اين جمله نايب فاعل فعل مجهول است. جمله‌ى تدّعون: خبر براى (كنتم) محلا منصوب.
67/ 28
بگو: «بينديشيد، اگر خداوند مرا و همراهانم را هلاك گرداند، يا بر ما رحم كند، پس كيست كه كفرورزان را از عذابى دردناك پناه دهد؟» (28)
67/ 29
بگو: «او رحمان است كه به او ايمان آورده‌ايم و بر او توكّل كرده‌ايم، به زودى بدانيد كه چه كسى خود در گمراهى آشكار است.» (29) من: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع.
67/ 30
بگو: «بينديشيد، اگر آبتان در زمين فرورود، آن‌گاه چه كسى براى شما آب‌روان مى‌آورد؟» (30) غورا: خبر براى (اصبح).
68. [سوره‌ى قلم، مكّى، 52 آيه‌]
به نام خداوند بخشنده‌ى مهربان‌
68/ 1
ن، سوگند به قلم و آن چه مى‌نويسند (1) نون: از حروف مقطّعه‌ى كتاب كريم است و محلى از اعراب ندارد. واو: واو قسم. ما: حرف مصدرى.
68/ 2
كه تو به لطف پروردگارت، ديوانه نيستى (2) ما: ماى شبيه به ليس و انت: اسم آن، محلا مرفوع، باء: حرف زايد و مجنون: خبر ماى شبيه به ليس، محلا منصوب.
68/ 3
و به راستى تو را اجرى بى‌منّت است (3) غير: صفت براى (اجرا)
68/ 4
و به راستى تو خلق بسيار بزرگى دارى (4) لام: لام مزحلقه براى تاكيد.
68/ 5
و به زودى ببينى و ببينند (5)
68/ 6
كه كدام يك از شما مجنونيد (6) بأيّكم: خبر مقدّم، محلا مرفوع، المفتون: مبتداى مؤخّر.
68/ 7
بدون شك پروردگارت خود داناتر است به كسانى كه از راه او منحرف شده‌اند، و نيز او به هدايت‌يافتگان داناتر است (7) هو: هر دو مورد مبتداست، محلا مرفوع.
68/ 8
بنابراين از كذب‌ورزان اطاعت مكن (8)
68/ 9
و دوست دارند كه با آنان نرمى كنى تا آنان نيز نرمش نشان دهند (9) لو: حرف مصدرى.
68/ 10
و از هيچ سوگند خورنده‌ى فرومايه‌اى اطاعت مكن (10)
68/ 11
[و از هيچ‌] عيب‌جوى آمدوشدكننده براى سخن چينى (11)
68/ 12
[و از هيچ‌] منع‌كننده از نيكى، تجاوزگر گناه پيشه (12)
68/ 13
درشت‌خوى، بعد از همه‌ى اين‌ها بدنام (13) مهين: هماز، مشّاء، منّاع، معتد، اثيم، عتلّ و زنيم: همه صفت براى (حلّاف) يا مضاف اليه براى (كلّ) است.
68/ 14
به خاطر آن كه مال و فرزندانى دارد (14) ان: حرف مصدرى. ذا: خبر براى (كان) علامت نصب آن (الف) است.
68/ 15
هرگاه آيات ما بر او خوانده شود، گويد: «افسانه‌هاى پيشينيان است.» (15) اساطير: خبر براى مبتداى (هى) محذوف.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 564
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست