responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 565


68/ 16
به زودى بر بينى او داغ [ننگ‌] نهيم (16)
68/ 17
به راستى ما ايشان را آزموده‌ايم هم چنان كه صاحبان باغ را آزموديم، آن‌گاه سوگند خوردند كه صبحگاهان ميوه‌هاى آن را [به دور از چشم مسكينان‌] بچينند (17) مصبحين: حال از فاعل فعل (بصر منّها)
68/ 18
و ان شاء الله نگفتند (18)
68/ 19
سپس بلايى از جانب پروردگارت بر آن [باغ‌] رسيد، در حالى كه آنان خفته بودند (19)
68/ 20
آن‌گاه [آن باغ‌] همانند خاكستر تير شد (20) كالصريم: خبر براى (اصبحت) محلا منصوب.
68/ 21
سپس [آن صاحبان باغ‌] هم‌ديگر را صدا زدند (21)
68/ 22
كه سحرگاهان به كشتزارتان رويد اگر ميوه‌چين‌ايد (22) صارمين: خبر براى (كنتم)
68/ 23
آن‌گاه به راه افتادند در حالى آنان آهسته با يكديگر سخن مى‌گفتند (23) واو: حاليّه.
68/ 24
كه مبادا امروز مسكينى در آنجا بر شما وارد شود (24) ان: حرف تفسير.
68/ 25
و سحرگاهان در حالى كه [به خيال خود] بر منع [مسكينان‌] توانا بودند، به راه افتادند (25) قادرين: حال از فاعل فعل (غدوا) و غدوا: فعل تامّ است.
68/ 26
و هنگامى كه آن [باغ به خاكستر تيره تبديل شده‌] را ديدند، گفتند: «بى‌شك ما راه گم كرده‌ايم.» (26) لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. لام: لام مزحلقه براى تاكيد بر سر خبر درآمده است.
68/ 27
«بلكه ما محروميم.» (27) بل: حرف اضراب.
68/ 28
بهترينشان گفت: «آيا به شما نگفتم كه چرا خداوند را تسبيح نمى‌گوييد؟» (28) لو لا: حرف تحضيض.
68/ 29
گفتند: «منزّه است پروردگار ما، بدون شك ما خود ستمكار بوده‌ايم.» (29) سبحان: مفعول مطلق براى فعل (نسبّح) محذوف.
68/ 30
سپس بعضى‌شان براى سرزنش به بعضى ديگر روى آوردند (30)
68/ 31
گفتند: «اى واى بر ما! بدون شك ما خود سركش بوده‌ايم.» (31) ويلنا: مناداى مضاف متحسّر و نا: مضاف اليه، محلا مجرور.
68/ 32
«اميد است كه پروردگارمان بهتر از آن را برايمان عوض دهد، به راستى ما به پروردگارمان راغبيم» (32) ربّنا: اسم براى (عسى) و جمله‌ى ان يبدلنا خيرا منها: خبر براى (عسى) محلا منصوب.
68/ 33
بدين‌سان است عذاب [دنيا] و بدون شك عذاب آخرت- اگر مى‌دانستند- بزرگتر است (33) كذلك: خبر مقدّم، محلا مرفوع. لام: لام ابتدا براى تاكيد. لو: حرف شرط غير جازم.
68/ 34
به راستى براى پارسايان در نزد پروردگارشان بهشت پرنعمت است (34)
68/ 35
پس آيا مسلمانان را همانند گنهكاران قرار مى‌دهيم؟ (35)
68/ 36
شما را چه مى‌شود؟ چگونه داورى مى‌كنيد؟ (36) ما: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع.
68/ 37
يا كتابى داريد كه از آن درس مى‌خوانيد (37)
68/ 38
كه واقعا هر چه دلتان بخواهد در آن براى شما هست؟ (38)
68/ 39
يا بر ما تا روز قيامت عهد و پيمان مؤكّد داريد كه حتما هر چه حكم كنيد براى شما باشد؟ (39) بالغة: صفت براى (ايمان)
68/ 40
از آنان بپرس كه كدامشان به اين [ادّعا] ضامن است؟ (40)
68/ 41
يا شريكانى دارند، پس اگر راستگويند شريكانشان را بيارند (41) ام: حرف عطف.
68/ 42
روزى كه پرده از روى كار برداشته شود و آنان [مشركان‌] را به سجده كردن دعوت كنند ولى توانايى نيابند (42) يوم: مفعول فيه، ظرف زمان.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 565
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست