نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 570
70/ 40 به پروردگار مشرقها و مغربها سوگند ياد مىكنم كه قطعا ما تواناييم (40) لا: حرف نفى زايد براى تاكيد. لام: لام تاكيد براى لام قسم. 70/ 41 بر آن كه بهتر از ايشان را جانشين گردانيم و ما مغلوب نيستيم (41) ما: ماى شبيه به (ليس)، بمسبوقين: خبر آن، محلا منصوب. 70/ 42 پس آنان را بگذار تا ياوه گويند و بازيگوشى كنند تا آن روزشان را كه وعده داده شدهاند ملاقات كنند (42) يخوضوا: فعل مضارع مجزوم، جواب امر، حتّى: حرف جرّ و غايت مقدّر به (ان) ناصبه. الّذى: اسم موصول، صفت براى (يومهم) محلا منصوب. 70/ 43 روزى كه از قبرها شتابان بيرون آيند، گويى كه آنان به سوى بتها مىدوند (43) سراعا: حال از فاعل فعل (يخرجون) جملهى يوفضون: خبر براى (كانّ) محلا مرفوع. 70/ 44 چشمانشان [از هراس] فروافتاده باشد، ذلّت بر آنان چيره گشته، اين همان روزى است كه ايشان وعده داده شدهاند (44) خاشعة: حال از (يوفضون) الّذى: اسم موصول، صفت براى (اليوم) محلا مرفوع. جملهى يوعدون: خبر براى (كانوا) محلا منصوب. 71. [سورهى نوح، مكّى، 28 آيه] به نام خداوند بخشندهى مهربان 71/ 1 به راستى ما نوح را به سوى قومش به رسالت فرستاديم كه قومت را قبل از آن كه عذابى دردناك به سراغشان بيايد، هشدار بده (1) ان: حرف تفسير. 71/ 2 [نوح] گفت: «اى قوم من! بدون شك من هشداردهندهى آشكار شمايم.» (2) 71/ 3 «كه خداوند را بپرستيد و تقواى او را پيشه سازيد و از من نيز اطاعت كنيد.» (3) ان: حرف تفسير. اطيعون: فعل امر مخاطب، واو: فاعل آن و نون: نون وقايه و ياى متكلّم از آخر آن حذف شده است. 71/ 4 «تا گناهانتان را برايتان بيامرزد و شما را تا زمانى معيّن به تأخير اندازد، به راستى اگر بدانيد اجل خداوند هرگاه فرارسد، پس انداخته نمىشود.» (4) لو: حرف شرط غير جازم. جملهى تعلمون: خبر براى (كنتم) محلا منصوب. 71/ 5 [نوح] گفت: «اى پروردگار من! راستى من قوم خويش را شب و روز دعوت كردم.» (5) ليلا: مفعول فيه، ظرف زمان. 71/ 6 «ولى دعوت من جز بر فرارشان نيفزود.» (6) 71/ 7 «و به راستى من هرگاه ايشان را دعوت كردم كه ايشان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان گذاشتند، و خود را با لباسهايشان پوشاندند و اصرار ورزيدند و به شدّت گردنكشى كردند.» (7) كلّما: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب. لام: لام تعليل مقدّر به (ان) ناصبه. استكبارا: مفعول مطلق. 71/ 8 «سپس باز من آنان را آشكارا دعوت كردم.» (8) جهارا: جانشين مفعول مطلق. 71/ 9 «سپس بازهم من آشكارا ايشان را دعوت كردم و در نهايت نهانى ايشان را دعوت كردم.» (9) 71/ 10 و گفتم: «از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه بدون شك او خطاپوش است.» (10)
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 570