74/ 48 ديگر شفاعت شفاعتگران به حالشان سود نبخشيد (48) 74/ 49 پس چرا آنان از اندرز روى گردانند (49) ما: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع. 74/ 50 گويى آنان خران رمندهاند (50) 74/ 51 كه از پيش شير گريختهاند (51) 74/ 52 بلكه هر كدام از آنان مىخواهند كه به او نامههاى گشاده داده شود (52) بل: حرف اضراب. 74/ 53 چنين نيست، بلكه از آخرت نمىترسند (53) 74/ 54 چنين نيست، بدون شك آن [قرآن كريم] پندآموزى است (54) 74/ 55 كه هركس بخواهد از آن پند گيرد (55) من: اسم شرط جازم، مبتدا، محلا مرفوع. 74/ 56 و پند نگيرند مگر آن كه خداوند بخواهد، او اهل تقوا و اهل آمرزش است (56) ما: حرف نفى. الّا: حرف استثنا. 75. [سورهى قيامت، مكّى، 40 آيه] به نام خداوند بخشندهى مهربان 75/ 1 به روز قيامت سوگند مىخورم (1) لا: حرف نفى زايد براى تاكيد. 75/ 2 و به نفس ملامتگر سوگند مىخورم (2) 75/ 3 آيا انسان مىپندارد كه هرگز استخوانهايش را گرد نمىآوريم (3) 75/ 4 آرى، قادريم بر اين كه سر انگشتان او را مرتّب سازيم (4) بلى: حرف جواب، قادرين: حال از فاعل فعل محذوف. 75/ 5 بلكه انسان مىخواهد كه در عمرش به فسق و فجور پردازد (5) بل: حرف اضراب. لام: لام مقدّر به (ان) ناصبه. 75/ 6 مىپرسد: «روز قيامت چه زمانى است؟» (6) ايّان: اسم استفهام، مفعول فيه، محلا منصوب. يوم: مبتداى مؤخّر و خبر مقدّمش محذوف است. 75/ 7 پس آنگه كه چشمها خيره گردد (7) 75/ 8 و ماه تيره گردد (8) 75/ 9 و مهر و مه جمع شود (9) 75/ 10 در چنين روزى انسان گويد: «راه فرار كجاست؟» (10) اين: اسم استفهام، مفعول فيه، محلا منصوب. 75/ 11 نه چنين است، گريزگاهى نيست (11) كلّا: حرف ردع (منع كردن)، لا: حرف نفى جنس، وزر: اسم لاى نفى جنس و خبر آن (موجود) محذوف است. 75/ 12 در چنين روزى سر انجام با پروردگار توست (12) 75/ 13 انسان در چنين روزى به آن چه پيش فرستاده يا بازپس انداخته، خبر داده شود (13) الانسان: نايب فاعل. 75/ 14 بلكه انسان بر نفس خود بصير است (14) بل: حرف اضراب (روى برگردانيدن)، تاء: براى مبالغه است. 75/ 15 و لو عذرهايش را پيش آورد (15) واو: حاليّه، لو: حرف شرط غير جازم. 75/ 16 [اى پيامبر!] زبانت را به [خواندن] آن [قرآن] حركت مده تا آن كه در آن عجله كنى (16) لام: لام تعليل مقدّر به (ان) ناصبه. 75/ 17 بدون شك گردآوريش و خواندنش بر عهدهى ماست (17) 75/ 18 و هرگه كه آن را بخوانيم، تو از خواندنش پيروى كن (18) 75/ 19 سپس قطعا بيانش بر عهدهى ماست (19)